همه چیز درباره ی افسردگی


افسردگی چیست؟

افسردگی مثل وجود ابرهای سیاه در بالای سر ما است که هرجا میریم دنبالمان میاید. متاسفانه 10 سال طول می کشد تا فرد افسرده متوجه بشود که باید به پزشک مراجعه کند.

دلیل اینکه 10 سال طول می کشد، این است که اطلاع رسانی درباره ی بیماری های اعصاب و روان کم است و شخص متوجه نمی شود که دچار بیماری روانی شده است و فکر می کند مسائل اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی هست که روش اثر می گذارد. دلیل دیگر، به خاطر انگ و برچسب منفی است که به بیماری های اعصاب و روان چسبیده است و باعث میشود که فرد نپذیرد که دچار ضعف و بیماری است.

 

خوشبختانه در رابطه با بیماری افسردگی درمان های زیادی به وجود آمده است که شامل درمان های دارویی و روان درمانی است. و اگر بیمار به هیچ یک از این دو جواب ندهد، درمانگرها از شوک درمانی استفاده می کنند.

 

تفاوت احساس غم با افسردگی چیست؟

احساس غم یک کیفیت انسانی و یک احساس طبیعی است که هرکسی در طول روز و هفته تجربه اش می کند. اما اگر این احساس غم پایدار و طولانی مدت باشد و از اختیار خارج شود و علائمش بیش از دو هفته همراه با علائم دیگر طول بکشد، اونوقت تشخیص بالینی افسردگی را می توان داد.

 

علائم مربوط به افسردگی چیست؟

این علائم، یک سری علائم فیزیکی و روانی مثل خستگی شدید، دردهای عضلانی، عدم تمرکز، اختلال خواب، اختلال اشتها، کاهش میل جنسی، کاهش توان تصمیم گیری، گوشه گیری، عصبانیت، بی قراری و …… هستند. اگر این علائم با احساسات غم ترکیب شوند می توانند افسردگی را به وجود آورند.

 

آیا در بیماران، ما تغییرات فیزیکی در فرد می بینیم که متوجه افسردگی شدید فرد بشویم؟

دانشمندان از افرادی که افسردگی شدید داشتند، تصویرهای مغزی گرفتند و دیده شد که قسمت هایی از مغز مثل هیپوکامپ هستند که کوچک می شوند و تحلیل میروند.

 

خیلی ها معتقدند که داروهای ضد افسردگی اعتیادآورند، آیا این درسته؟

قرص های ضد افسردگی، به طور عام اعتیادآور نیستند. در تعریف داروی اعتیادآور، ما به دارویی می گوییم که شخص به همان دوز جواب ندهد و بعد از مدت کوتاهی به دوز بیشتری نیاز داشته باشد و همچنین اون دارو یک سری تغییراتی در گیرنده های مغزی بیمار به وجود میاورد که قطع کردنش، عوارض جسمی و روحی بسیار شدیدی به وجود می آورد.

 

مکانیسم قرص ها و داروهایی که برای افسردگی استفاده میشوند، چیست؟

تحقیقات علمی نشان دادن که مواد شیمیایی که در مغز هستند مثل سرتونین، دوپامین و ….. ، وقتی از پایانه های عصبی مغز ترشح می شوند، اگر میزانشون کم باشد، ما شخص را افسرده می بینیم. داروهای ضد افسردگی این کمبود را جبران می کنند.

 

آیا می شود بدون مصرف داروهای ضد افسردگی، باعث ترشح هورمون های ضد افسردگی شویم؟

دوپامین دو تا کار می کند، هم به ما انگیزه میدهد تا برای رسیدن به خواسته هایمان تلاش کنیم، هم اینکه وقتی به هدفمون رسیدیم حس عمیق لذت و شادی بهمون میدهد. کمبود عمیق دوپامین در مغز، باعث می شود عزت نفس شخص کم شود، خودشو دست کم بگیرد و مدام کار امروز را به فردا بندازد.

پژوهش ها نشان داده، موش هایی که دوپامین کم تری دارند، دنبال راه های راحت تری برای پیدا کردن غذا هستند، و به غذای کم هم راضی اند. اما موش هایی که دوپامین بالایی داشتند، راه سخت تر را انتخاب می کردند و تلاش می کردند که غذای بهتر و بیشتری را پیدا کنند.

یک راه برای ترشح دوپامین این است که هدف بزرگمون را بشکونیم و به چند هدف کوچک تقسیم کنیم. اینطوری به جای اینکه مغزمون فقط هنگام رسیدن به هدف بزرگمون دوپامین ترشح کند، هروقت که به هدف های کوچک هم رسیدیم دوپامین ترشح می کند.

 

سرتونین وقتی ترشح میشود که ما احساس کنیم فرد مهم و بزرگی هستیم. فعالیت های فرهنگی و گروهی باعث ترشح سرتونین می شود. بیماری افسردگی بیشتر وقتی به وجود میاد که مقدار سرتونین بدن کم باشد، بنابراین داروهای ضد افسردگی بیشتر بر روی تولید سرتونین بدن تمرکز دارند.

آسونترین راه ترشح سرتونین به طور طبیعی اینه که غذا یا قهوه امون را بیرون از خانه بخوریم. این کار برای این است که مدتی در فضای باز باشیم. همچنین اشعه ی فرابنفش آفتاب، تولید ویتامین دی و سرتونین را افزایش می دهد. هرچند مقدار زیاد اشعه ی فرابنفش برای بدن مضر است اما روزانه دریافت مقداری از آن برای سلامتی و افزایش سرتونین واجب است.

فکر کردن به دستاوردها و موفقیت های گذشته، باعث می شود مغز شروع کند به دوباره زیستن اون لحظه ها. درنتیجه با قدردانی از چیزهایی که دارید و بهشون رسیدید، سرتونین در بدن ترشح می شود.

 

در بیماری افسردگی چه قدر محیط و مسائل ژنتیکی تاثیر دارد؟

افسردگی مثل خیلی از بیماری های روانی و جسمی، ترکیبی از آمادگی ژنتیکی شخص و اثر فشارهای محیطی است. اگر ژن هایی داریم که مستعد افسردگی هستند و در خانوادمون افرادی داریم که از افسردگی رنج می برن، پس از نظر ژنتیکی مستعدتر هستیم به اینکه مشکلی که در زندگی داریم ما را  دچار افسردگی کند.

 

چگونه بیماری افسردگی را کاهش و یا قطع کنیم؟

برای اینکه افسردگی را کاهش بدیم و در برابرش غلبه کنیم، مهم است که یاد بگیریم چطوری ذهنمون را آرام کنیم.

از نظر بالینی ثابت شده که ورزش منظم برای افسردگی های ملایم و متوسط به اندازه ی قرص های ضد افسردگی موثر است.

حال و هواتون را هرروز در یک دفتر یادداشت کنید، نوشتن افکار روی کاغذ انسان را تخلیه می کند و باعث  می شود خودمون را عمیق تر بشناسیم.

مهم ترین چیزی که باید بدانیم این است که، مهم نیست چه قدر اوضاعتون بد است اگر شما مسیر را درست کنید و با افراد درست مشورت کنید، روزهای سخت هم می گذرد.

 

آیا افسردگی درمان قطعی دارد؟

بله. خیلی مهم است که علائم افسردگی را نادیده نگیریم و فرقش را با غم معمولی بدانیم، مراجعه کنیم و کادر درمانی مناسب را پیدا کنیم و به مراحل درمانی گوش کنیم و با روان درمانی اگر لازم هست درگیر بشیم و داروهایمان را مصرف کنیم.

اگر از عوارض داروهایمان شکایت داریم به درمانگرمون بگوییم و تقاضا کنیم دوز دارو یا خود دارو را برامون عوض کنند. و پشتکار داشته باشیم، چون افسردگی بیماری نیست که یک شبه خوب شود و بعضی وقت ها ممکن است دوره ی افسردگی کم شود و داروها قطع شوند اما دوباره افسردگی برگردد….

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *