جملات دانته؛ دری به روی زندگی

جملات دانته: دری به روی زندگی

 

« مردم زمانی که من را میدیدند با احساس سردرگمی و ناراحتی فاصله میگرفتند، زمزمه‌هایشان را میشنیدم که با تاسف میگفتند: هنوز چهره‌ش از آتش جهنم کثیف و شوخ است.» جملات دانته پس از سرودن کمدی الهی

نگاهی روانشناسی به زندگینامه دانته

  • با شما نگاه مختصری به نوشته ها و ٰجملات دانته از نگاه عرفانی و روانشناسی خواهیم انداخت.
  • دانته، شاعر، نثر نویس و نظریه پرداز در قرون وسطی بود. وی در سال 1265 در فلورانس ایتالیا چشم به جهان گشود. در شرایطی که حکومت نابرابر کلیسا بر مردم، هنر و شعر سایه افکنده بود. اما وی توانست با همه ی اوضاع موجود در بطن نوشته های به نظر ساده عناوین عمیقی را مطرح کند.
  • دانته الیگیری با نظریه های عمیق و خلاقانه، نقد های اجتماعی و بنیان های اخلاقی متفاوت‌ش به نظر میرسد توانسته بود از بُعد انسانی یک نویسنده، شاعر یا نظریه پردازِ عادی دور شود و فاصله ی بین دنیای واقعی و تخیل بشری را از بین ببرد!!
  • یکی از معروف ترین آثار او کمدی الهی است. همچنین وی با سخنان و نظریات و اعتقاداتی که داشت در قرون وسطی یکی از تاثیرگذار ترین شخصیت های اجتماعی بوده. یکی از این فعالیت ها، سرودن اشعار و نوشته هایش به زبان ایتالیایی به جای لاتین بود که تاثیر شگرف روی ادبیاتِ تا کنونِ ایتالیا دارد.

کمدی الهی و دیگر آثار وی از جمله «دربار سلطنت» از مباحث اخلاقی، بنیاد های جامعه و شیوه ی سازوکار حکومتِ در راس قدرت و ارتباطش با مردم عادی گزارش های کم نظیری میدهد.

جملات دانته  از کمدی الهی

جملات دانته از کمدی الهی

به طور مثال کمدی الهی در سطحی ترین نگاه، به ما دیدگاه عموم مردم، البته به صورت ناپخته، از بهشت و جهنم را نشان میدهد.

گفته میشود پیش از نوشته شدن کمدی الهی مردم اینچنین از بهشت، جهنم و برزخ اطلاعاتی نداشتند. حتی کتاب های دینی چنین تاثیر عمیقی نتوانسته ایفا کند که نوشته ها و توصیفات خارق العاده ی دانته توانست!

همانطور که بالاتر هم نوشته شده بود مردم پس از خواندن اشعار وی واقعا گمان میکردند دانته در دوزخ بوده و گَرد سیاهی که روی صورتش میدیدند به خاطر سیاهی و آتش هیزم آنجا‌ست.

نگاه به عالم از نظر دانته

نگاه به عالم از نظر دانته

«از طریق من به شهر بدبختی می‌روی

از طریق من به درد ابدی می روی

از طریق من در میان مردم از دست رفته برای عدالت بنیانگذار

پرورش من وظیفه قدرت الهی بود، عالی ترین خرد و عشق اولیه.

قبل از من چیزهایی که خلق می‌شوند هیچ بودند، به جز چیزها ابدی و ابدی تحمل خواهم کرد.

تمام امیدها را رها کنید، ای کسانی که وارد اینجا می شوید.»

این ابیات احتمالا معروف ترین جملات آغازین کتاب کمدی الهی هستند.

میتوان دیدگاه اصلی را در این جملات دانته فهمید که شامل:

  • وقتی وارد جهنم بشوید، که حتما میشوید، باید از تمام هویت مالی و مادی خود رها باشید
  • به شما اجازه ی امید، حس خوشبختی و هرگونه آرزویی در برزخ داده نمیشود
  • آنچه این جهنم سوزان یا برزخِ بی پایان را به وجود آورده خود، از ابدیت سرچشمه گرفته

وجود جهان دیگر از نظر دانته

وجود جهان دیگر از نظر دانته

اما آیا تمام آنچه منظور دانته بوده جهان دیگری‌ست؟

اینطور فکر نمیکنم. دانته به کمک بئاتریس قرار بود از سه عالم یعنی زمین، بزرخ و جهنم عبور کند تا در نهایت در بهشت به او برسد.

اما بئاتریس شخصی بود که در زندگی واقعی دانته حضور داشت. یعنی رسیدن به او لزوما در همین دنیای میتوانست اتفاق بیوفتد.

با توجه به این حقیقت میتوان اظهار کرد، دانته دست شستن از تمام امید ها را راه رسیدن به چیزی بالاتر و والاتر، چیزی آنقدر پاک مثل بئاتریس که در تمام عالم به دنبال او بوده، میدانست.

این موضوع دست شستن و «بی‌خود شدن» به نوعی در روانشناسی امروزه مخصوصا معناگرایان استفاده گسترده ای میشود.

معناگرایی همواره به این موضوع اعتقاد دارد که صحت و سلامتی روانی در پی داشتن معنایی عمیق به زندگی و یافتن خود واقعی در جریان زندگی است. 

به همین دلیل این سبک از روانشناسی بسیار مورد پسند واقع شد زیرا که افراد را به سوی درون خود برای یافتن خوشبختی سوق میدهد.

پایه گذار این سبک از روانشناسی معناگرا، فرانکل بود که میتوانید محتوی کامل دیدگاهش را بخوانید.

عشق از دیدگاه دانته

عشق از نظر دانته

با این جملات دانته نگاه کم نظیر و شگفت آوری به عشق داشته باشیم:

منشا خود را در نظر بگیرید.

شما برای زندگی مانند وحشی ها شکل نگرفتید، بلکه برای پیروی از فضیلت و دانش شکل گرفتید.

عشق یکی دیگر از معانی پر تکرار و تاثیر گذار در ابیات اشعار و نوشته های دانته هست.

به همین بیت کوتاه که برای ترجمه روان تر به شکل نثر آورده شده نگاه کنیم که چه طور عشق را درون خود و نه چیزی بیرون از خود میداند.

مورخان میگفتند معشوق دانته زودتر از آنچه آنان بتوانند با هم خوشبخت زندگی کنند از دنیا رفت. این واقعیت بدون شک روی نظریات بعدی دانته تاثیر گذاشته.

چند مولفه اصلی عشق از این منظر عبارت‌اند از:

  • عبارت: عشق درون خود، همان‌ چیزی‌ست که مولانا از آن یاد میکند.
  •  روانشناسان معاصر نیز عشق را تجربه ای میدانند که در صورت برخورداری از روان سالم آن را احساس و نگهداری میکنی.
  • فلاسفه ی غربی چندین صده بعد از وی عشق ار حالت درونی میدانند از جمله نیچه.
  • پس تجربه ی عشق، شفقت و دوست داریِ شخص دیگر، ابتدا مستلزم کیفیت این عناصر در خودِ شماست

وگرنه همانطور که مولانا در باب آگاهی میگوید:

خون به خون شستن محال است و محال!!

طبقات مختلف برزخ در جملات دانته

طبقات مختلف برزخ در جملات دانته

نکته ی جالب توجه و شاید حتی ناامید کننده از نظر خیلی ها،‌ حضور شاعران، فیلسوفان و بزرگان از جمله ویرژیل (یک مجسمه ساز)، افلاطون و ..  در برزخ است.

دانته در کمدی الهی میگوید: برزخ طبقات مختلفی دارد و یکی از آنها که جای ویرژیل و افلاطون و سقراط است برای امید (باور) نداشتن به خداست.

ما میدانیم بسیاری از فلاسفه و اهل منطق، بی‌‌خدا بودند. حداقل آن خدای ماورایی و احمقانه را قبول نداشتند.

به نظر میرسد دانته به نکته ی ظریف تری از صرف بودن آنها در برزخ و دوزخ میگوید:

1 دانته در این ابیات اشاره داشت به جایی که هیچ امیدی نیست.

2 امید از باور به چیزی بیرون از خود می‌آید. شبیه به انفعال طلبی شاید، چون چیزی دیگر در دست تو نیست پس حتی اگر کاری نکنی هم شاید آن موجود برتر بخواهد و درست شود!

که البته گاها دانته آن را پذیرفته مثلا وقتی بئاتریس به ویرژیل گفت باید دانته را پیش من بیاوری حس سرخوشی که این مجسمه ساز بزرگ برای کمک و امید داشت که باعث رستگاری از برزخ کرد، نشان از همین حس امید دارد.

3 همینطور انگار این امید زیاد هم چیز خوبی میتواند نباشد. چون بارها باعث شد دانته به خودش شک کند و به چیز دیگری پناه ببرد.

نقد های اجتماعی در جملات دانته

نقد های اجتماعی در جملات دانته

آیا می‌توانستم؟ از آتش محافظت می‌شدم؟

باید خودم را در میان آنها بیندازم و معلمانم را که از آن رنج میبرند نجات دهم.

اما همانطور که باید خود را می سوزاندم و می پختم، وحشت من بر اراده خوبم چیره شد، که مرا از در آغوش کشیدن آنها منع کرد.

یکی از جذابیت های عمده ی اشعار و نثر های دانته زیر سوال بردن است!

حالا هر که را که میخواهد باشد چه یک عارف و چه رهبران سیاسی! البته هر وقت که دلیل خوبی داشته باشد.

در این قسمت از سفر دانته به جهان زیرین وی چند مرد فلورانسی را میبیند که در آتش دوزخ بودند زمانی که نزدیکتر رفت و فهمید آنها کشور گشایان و رهبران مردم هستند که در آتش دوزخ برای کارهای اشتباهی که انجام دادند مجازات میشوند.

به مزاح میخواست نزدیک برود و عرض ادبی به جا آورد یا حتی سعی کند آنها را نجات دهد.

که ما میبنیم در نهایت با عنوان کردن کلمه ی «وحشت» در بیان از آتش دوزخ و وضعیت دردآوری که آنها داشتند به مردم هشدار میدهد!

 

منابع:

britannica.com

goodreads.com

کتاب کمدی الهی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *