چجوری به خودشناسی برسیم؟
خودشناسی به ما کمک میکند انتخاب های درست تری داشته باشیم و بدونیم چجوری باید قدم برداریم و بهتر بفهمیم چه چیزی خوشحالمون می کند و چه چیزی ناراحتمون می کند.
با خودشناسی از خیلی از اشتباه ها جلوگیری می کنیم. پس در این مسئله شکی نیست که باید برای خودشناسی تلاش کنیم.
هدف ما اینه که به یک خودشناسی نسبی برسیم چون هیچ وقت خودشناسی کامل نمیشه.
و با افزایش خودشناسی احساس رضایت مندی و عزت نفس بالا میرود.
ما اگه خودآگاه نباشیم، خودمون را به دست محیط بیرون می دهیم و بیرون هویت ما را ایجاد می کند.
6 تا مولفه ی خودشناسی:
1. شناخت ویژگی های جسمی و بدنی: جسم ما با روان ما رابطه ی دوسویه ای دارد.
تکنیک این کار اینه که بریم جلوی آینه و هرچی که در ظاهرمون میبینیم رو بنویسیم طوری که انگار می خوایم به یک غریبه که تاحالا مارو ندیده بگیم چه شکلی هستیم.
عزت نفس، یکی از مصادیقش جسم است.
اگه انسان نسبت به خودش حس میکنه که مثلا رنگ مویش رو دوست نداره بهتره که شخص بره و رنگ مویش را تغییر بده تا عزت نفسش بالاتر بره.
2. توانایی ها و مهارت های ما: سوال هایی که برای این قسمت باید بپرسیم تا به خودشناسی درباره ی مهارت هامون برسیم اینه که:
_ خصوصیات مثبت خود را بنویس
_ در چه چیزهایی استعداد داری
_ پیشرفت ها و موفقیتت را بنویس
3. شناخت نقاط ضعف: بعضی ها نقاط ضعفشون رو نمیبینند در حالی که با شناخت نقاط ضعف خودمون میتونیم کمش کنیم و نقاط مثبتمون رو جایگزینش کنیم.
البته که هیچ وقت نقاط ضعف از بین نمی رود…..
4. شناخت افکار، احساسات، هیجانات: در تجربه روزانه ی هرکس پنج چیز روی شخص تاثیر میگذارد.
اولین چیز موقعیته مثلا شخصی رو دوستاش میان مسخره میکنن،
دومین چیز افکار هست، اون شخص فکر میکنه که چرا دوستاش مسخرش میکنن و دلشو میشکونن.
سومین چیز هیجان هست، شخص احساس خشم و غم دارد.
چهارمین چیز وضعیت بدنی هست، بدنش استپ میکنه و نمیتونه حرکت کنه و حرف بزنه و سپس شروع به لرزش میکنه.
و پنجمین چیز رفتار ایمن هست، مثلا شخص محل رو به سرعت ترک میکنه. یادمون باشه رفتار ایمن همیشه درست و صحیح نیست.
5. شناخت باورها و ارزش ها: باید اول بدونیم که چجوری این باورها و ارزش ها ساخته شده است و اینکه این باورها می تونن تغییر کنن و اصلاح شوند.
سوالی که باید بپرسیم اینه که ارزش هامون در طول زندگی چیه؟
6. شناخت اهداف خود: سوال هایی که باید از خودمون بپرسیم اینه که:
_ الگوی من کیه و چرا؟
_ اگه محدودیت توی زندگی نداشتم دوس داشتم چیکار کنم؟
_ اگه شش ماه از زندگیم مونده بود، چیکار می کردم؟
چرخ زندگی:
یکی از بهترین راه ها برای رسیدن به خودشناسی استفاده از چرخ زندگی هست.
همون طور که در شکل زیر میبینید یک شکل تارعنکبوتی داریم که روی هر تار یک عدد هست و بالای این تار عنکبوت، نیاز هایی که هر انسانی میخواد هست.
حال برای اینکه به خودآگاهی برسید بیاید به هر کدوم از نیاز ها نمره ای بدید یعنی مثلا من به کار و درآمد نمره ی 8 رو میدم پس یک نقطه روی هشتی که پایین کار و درآمد هست میزارم و به همین شکل برای بقیه هم اینکارو میکنیم.
سپس این نقطه هارو به هم وصل میکنیم، هرچه قدر این وصل کردن نقطه ها به هم شکل دایره بگیره یعنی شما زندگی متعادلی دارید و به همه نیاز هاتون رسیدگی کرده اید.
حال اگه این نقطه ها در نوسان باشه مثلا یکی روی 2 باشه و اونیکی روی 8، یعنی اون نیازی که روی 2 هست مشکل داره و باید براش وقت بزارید تا اونم بکشید بالا…..
* خط زرد رنگی که روی شکل کشیده شده مثالی برای درک بیشتر چرخ زندگی هست.
همان طور که میبینید همه ی نیاز ها روی یک خط هستند(خطی که نمره هشت داره) به جز نیاز به عشق و ازدواج که روی خطیه که شماره شش داره و نیاز به معنویت که روی خط شماره چهار هست.
این یعنی این دو نیاز دارای مشکل هستند و باید روی این دو نیاز، شخص تمرکز بیشتری بکنه تا مثله بقیه به نمره ی هشت برسه تا همه در تعادل باشند.
بدون دیدگاه