چرا دختران در بلوغ آشفته اند؟


چرا دختران در بلوغ آشفته اند؟

نوجوانی دوره ای از تغییرات پویاست، چراکه در آن، دگرگونی در عوامل محیطی و زمینه ای، مانند گروه همسالان و ساختار کلاس درس در مدرسه، و همچنین عوامل فردی، مانند بلوغ، به طور قابل توجهی چشم انداز زندگی را تغییر میدهند. درحالی که برخی نوجوانان، انتقال به این دوره را سازگارانه طی میکنند، برخی دیگر تغییرات بهنجار در انتقال به نوجوانی را به طور قابل توجهی آزار دهنده و مزاحم میابند، که به آن اخلال در نقش میگویند. دخترها مخصوصا در این دوره تحت خطر بیشتری هستند، چراکه تحقیقات نشان میدهند دخترها نسبت به پسرها مشکلات روانی بیشتری را در این دوره نشان میدهند، از جمله  سطح بالاتری از عوامل استرس زای بین فردی، واکنش پذیری هیجانی، و علائم افسردگی.

برداشت اخلال در نقش میتواند نشانه مهمی از علائم افسردگی در دوره انتقال به نوجوانی باشد، چرا که این سازه نشان میدهد که کدام دخترها مشکل بیشتری در سازگاری با تغییرات بهنجار دارند.

درحالی که بلوغ به طور جهانشمولی با آسیب پذیری بیشتر تداعی میشود، تفاوت های فردی، از جمله نشخوار فکری، ترس از رهاشدگی، و مشکل با همسالان، در ایجاد و دوام تنش روانی و علائم افسردگی نقش کلیدی بازی میکنند.

بنابراین، این تحقیق دو هدف دارد:

۱.مشخص کند که کدام تفاوت های فردی در دختران با اخلال در نقش ارتباط دارند

۲.ارتباط بین اخلال در نقش و علائم افسردگی در دختران طی انتقال به نوجوانی را بررسی کند.

 

 

اخلال در نقش

اخلال در نقش شامل دریافتی از تغییر در محیط تحصیلی، همسالان و رابطه با دوستان و والدین است. این حیطه ها با دگرگونی های عمده در بلوغ همراه میشوند چراکه دخترها با چالش های بیشتری در مدرسه مواجه میشوند، به گروه همسالان اهمیت بیشتری میدهند، و بیشتر با والدین خود درگیر نزاع میشوند.

بطور کلی، اخلال در نقش شامل این برداشت است که شرایط فعلی زندگی متفاوت و دشوارتر از گذشته است.

مطالعات پیشین نشان داده است که اخلال در نقش بیشتر با احساس درماندگی بیشتر، در کوتاه مدت و دراز مدت ارتباط دارد ( برداشت اخلال در مدرسه با حس درماندگی در مدرسه ارتباط دارد). از آنجایی که حس درماندگی از عوامل پیش بینی کننده افسردگی شناخته میشود، اخلال در نقش نیز میتواند با آسیب پذیری بیشتر دربرابر افسردگی مرتبط باشد. این، با مطالعات بالینی همخوان است که نشان میدهد دریافت تغییر خود، زمینه ساز افسردگی است.

عوامل زمینه ساز اخلال در نقش

وضعیت رشد بلوغی

مطالعات زیادی فراوانی تغییرات روانی، از جمله تغییر در واکنش پذیری هیجانی و تنش روانی را در این دوره تایید میکنند. افزایش احساسات منفی، هیجان پذیری و برانگیختگی هیجانی در این دوره، میتواند باعث کاهش وضوح هیجانی و درنتیجه افزایش تمایل به نشخوار فکری، ترس از طرد شدن و مشکل با همسالان، در مواجهه با شرایط جدید و مبهم شود. نشخوار فکری و تنش های بین فردی با رشد یافتگی بلوغی بیشتر مرتبط اند، و یک مطالعه نشان داده است که افرادی که نسبت به همسالان خود بلوغ جسمی بیشتری دارند، به طرد شدن واکنش بیشتری نشان میدهند.

یک دلیل دیگر که بلوغ میتواند مخل و آزاردهنده باشد این است که دختر ها بر تغییرات جسمی خود احساس عدم کنترل میکنند. چون تغییرات در حیطه های دیگر زندگی(همسالان، والدین و مدرسه) با تغییرات جسمی خارج از کنترل همراه میشوند، آزاردهنده تر و دشوارتر دریافت میشوند.

فرایندهای شناختی

برداشت اخلال در نقش میتواند از فرایند های شناختی فردی دخترها تاثیر بگیرد. دو فرایند شناختی شایان توجه، نشخوار فکری و ترس از طردشدن است که افراد به واسطه آنها تجربیات درونی و بیرونی خود را درک و تفسیر میکنند. این دو فرایند برای دختران در مرحله بلوغ اهمیت ویژه ای دارند چراکه دختران نوجوان از پسر ها و دختران پیش از دوره نوجوانی، نشخوار فکری بیشتری دارند. همچنین دخترها در این دوره نسبت به پسرها اضطراب بیشتری برای موقعیت اجتماعی دارند. این دو فرایند، برداشت اخلال در نقش را تشدید میکنند و همچنین نمایانگر تفاوت های فردی پایداری هستند که به اخلال در نقش منجر میشوند.

نشخوار فکری

نشخوار فکری یک تمرکز شناختی تکراری و منفعلانه روی تجربیات تنش بار و علل و پیامدهای این تنش است. نشخوار فکری معمولا برای حل بهتر مشکلات به کار گرفته میشود. با این حال، معمولا به حل مسئله بین فردی بدتر و به کارگیری راه حل بدتر منجر میشود. دختران مستعد نشخوار فکری، با تمرکز طولانی مدت روی تغییرات بلوغ، درجا زده و در بسترهای جدید، کارآمدی کمتری برای حل مسئله دارند. تحقیقات پیشین نشان میدهند تغییرات بلوغ میتواند نشخوار فکری را تشدید کند. بنابراین دختران مستعد نشخوار فکری به واسطه این فرایند شناختی، تغییرات بلوغ و انتقال به نوجوانی را حتی دشوارتر و مخل تر دریافت میکنند.

نشخوار فکری عامل پیش بینی کننده افسردگی در نوجوانان شناخته میشود.

ترس از طرد شدن

ترس از طرد شدن، تمایلی اضطرابی یا خشمگینانه برای انتظار داشتن، درک و واکنش بیش از حد به احتمال طرد اجتماعی است. ترس از طرد شدن میتواند مشتمل بر هر دو نوع اضطرابی و خشمگینانه باشد. ترس از طرد شدن اضطرابی با درونی سازی و ناپایداری روابط دوستانه مرتبط است، درحالی که ترس از طرد شدن خشمگینانه منجر به کشمکش و پرخاشگری میشود.

باتوجه به اینکه در نوجوانی، روابط همسالان از اهمیت بیشتری برخوردار میشود و ورود به متوسطه اول بستر جدیدی از ابهام اجتماعی را به همراه می آورد، دختر های دچار ترس از طرد شدن ممکن است اخلال در نقش بیشتری را گزارش دهند. همچنین ازآنجایی که بلوغ، پاسخگویی دخترها به موقعیت های اجتماعی جدید مرتبط با تغییرات جسمی را میطلبد(مثلا توجه رمانتیک همسالان به شخص)، میتواند ترس از طرد شدن را تشدید کند، چراکهظ واکنش پذیری هیجانی در این دوره افزایش میابد.

روابط با همسالان

در دوره نوجوانی، یکسری از مهمترین تغییرات در بستر اجتماعی، در تعامل با همسالان رخ میدهد. افزایش مشکل با همسالان، دریافت حمایت اجتماعی را کاهش داده و سازگاری با تغییرات زندگی را سختتر مینمایاند. دخترها نسبت به پسرها عوامل استرس زای بین فردی بیشتری را گزارش داده و نگرانی بیشتری درباره ارزیابی همسالان و حفظ تعاملات سازگارانه دارند. عوامل استرس زای بین فردی در نوجوانی با افسردگی ارتباط دارد.

 

اهداف تحقیق حال حاضر

این آزمایش دو هدف دارد:

۱.عوامل پیش بینی کننده اخلال در نقش در نوجوانی را بررسی کند.  فرضیه آزمایش بر این است که وضعیت بلوغ، نشخوار فکری، ترس از طردشدن و مشکل با همسالان منجر به اخلال در نقش میشود، و فرضیه بعدی این است که وضعیت بلوغ به واسطه نشخوار فکری، ترس از طرد شدن و مشکل با همسالان، بطور غیر مستقیم بر اخلال در نقش تاثیر دارد.

۲.بررسی رابطه بین اخلال در نقش و علائم افسردگی در دخترها در دوره انتقال به نوجوانی. فرضیه پژوهش بر این است که اخلال در نقش به علت تاثیرات نشخوار فکری، ترساز طرد شدن و وضعیت بلوغ، پیش بینی کننده علائم افسردگی است.

روش آزمایش

نمونه آزمایش شامل ۱۸۸ دختر با دامنه سنی ۱۰ تا ۱۳ سال، و میانگین سن آنها در آغاز آزمایش ۱۱.۷ سال، ۱۲ سال در زمان دوم و ۱۲.۲۷ سال در زمان ۳ بود. دخترها در سه نوبت جمع آوری داده با فاصله زمانی چهار ماه شرکت کردند. پرسشنامه خودارزیابی، رشد بلوغی، نشخوار فکری، ترس از طرد شدن، مشکل با همسالان، اخلال در نقش و علائم افسردگی را میسنجید. در نوبت دوم و سوم هم آزمودنی ها همان پرسشنامه خودارزیابی را تکمیل کردند.

نتیجه

نتایج نشان میدهند که فرایندهای شناختی نشخوار فکری و نوع خشمگینانه ترس از طرد شدن عوامل مهم پیش بینی کننده اخلال در نقش هستند، و سطح بالاتر اخلال در نقش با علائم افسردگی بیشتر مرتبط است. دخترهایی که تغییرات مرتبط با دوره انتقال به نوجوانی را آزاردهنده تر تفسیر میکنند، در حالی که خودشان و زندگیشان را دوباره ارزیابی میکنند، به این برداشت ها اتکا میکنند، که منجر میشود مورد قضاوت منفی تری قرار بگیرند. تغییرات بهنجار که با تغییرات بلوغ همراه میشوند، مانند تعامل با همسالان جدید یا چالش های بیشتر در تکالیف مدرسه، نیز میتوانند یادآوری کننده این واقعیت باشند که زندگی، روابط و فعالیت ها چه تغییر قابل توجهی کرده اند. با اینکه نتایج این آزمایش، نقش مستقیم وضعیت بلوغ بر اخلال در نقش را نشان نمیدهند، نشان میدهند که دخترهایی که بلوغ جسمی بیشتری داشتند، نشخوار فکری بیشتر و مشکل بیشتر  در سازگاری با دیگر همسالان را گزارش دادند. این نشان میدهد که وضعیت بلوغ بطور غیرمستقیم، به واسطه افزایش تمایل به نشخوار فکری، با اخلال نقش در ارتباط است. دختران مستعد نشخوار فکری، روی تغییرات بلوغ بیش از حد تمرکز میکنند، که درنتیجه بر توانایی حل مسئله و به کار گیری راه حل در موقعیت های جدید و مبهم مرتبط با انتقال به نوجوانی تاثیر می گذارد.

آنها همچنین زمان بیشتری را صرف فکر کردن به تغییرات منفی تجربیاتشان میکنند، که درنتیجه برداشت اخلال را در آنها تشدید میکند.

بلوغ شناختی و عصبی نقش مهمی در تمایل دختران به نشخوار فکری دارد. گرچه تمایل به نشخوار فکری پیش از بلوغ در کودکان تثبیت میشود، لوب پیش پیشانی در بلوغ هنوز در حال رشد است. در مطالعات علوم اعصاب شناختی بزرگسالان، نشخوار فکری با تفاوت های کارکردی در قشر پیش پیشانی پشتی کناری(DLPFC) و قشر کمری قدامی(ACC) مرتبط است،که هردو در فرایند های شناختی پیچیده مانند برنامه ریزی، تصمیم گیری و تنظیم هیجانی نقش دارند. بنابراین، تفاوت های کارکردی در DLPFC و ACC در بلوغ، تمایلات فردی به نشخوار فکری را افزایش میدهد.

علاوه بر نشخوار فکری، ترس از طرد شدن خشمگینانه، ولی نه نوع اضطرابی، آسیب پذیری قابل توجهی دربرابر اخلال در نقش ایجاد میکند. با وجود اینکه احساسات خشم و اضطراب همبستگی بالایی دارند، انواع اضطرابی و خشمگینانه ترس از طرد شدن تعیین میکنند که کدام نوجوانان “جنگ” و کدامشان “گریز” را در پاسخ به طرد شدن در پیش میگیرند.

احتمالا پرخاشگری مرتبط با ترس از طرد شدن خشمگینانه نسبت به گوشه گیری مرتبط با نوع اضطرابی، به اخلال در نقش بیشتری منجر میشود.

همبستگی قوی و معنادار بین نشخوار فکری و ترس از طردشدن  خشمگینانه نشان میدهد که دخترانی که تمایل به یکی از این فرایندها دارند، به احتمال بالایی تمایل به فرایند دیگر را نیز دارند. به همین ترتیب، این دوفرایند میتوانند با همدیگر کار کنند تا برداشت اخلال در نقش را تشدید کنند درحالی که نشخوار فکری، ممکن است منجر به راهبردهای ناسازگارانه ای شود که انتظار طرد شدن را افزایش میدهد. درمقابل، انتظار بالای طرد از اجتماع میتواند دختران را به مواجهه منفی با همسالان سوق دهد که احساسات اخلال در نقش با همسالان و دوستان را تشدید میکند.

همچنین مطالعات حاضر نشان میدهند که اخلال در نقش همبستگی بالایی با افسردگی دارد.

در این تحقیق، هیچ سبک شناختی یا رفتاری به تتهایی پیش بینی کننده اخلال در نقش در هرکدام از زمینه های های دوستان، همسالان، والدین و محیط تحصیلی نبودند. بنظر میرسد که استعدادهای فردی و بلوغ، باهم همکاری میکنند تا یک حس کلی از اخلال در نقش را در زمینه های متعددی ایجاد کنند.

تبیین هایی هایی برای تحقیقات آینده

در پایان، نتایج بالینی این تحقیق نشان میدهند که اخلال در نقش یک فاکتور مهم در خطر افسردگی در نوجوانی است. با این حال، مداخله های درمانی که راهبرد های ادراک و واکنش دخترها به تغییرات بهنجار را هدف قرار میدهند، ممکن است منجر به کاهش اخلال در نقش شوند.  هدف قرار دادن تمایلات به نشخوار فکری و ترس از طرد شدن خشمگینانه به خصوص میتواند مفید واقع شود. اثبات شده است که نوشتن ابرازگرانه با محوریت شناختی، سازگاری اجتماعی درازمدت در نوجوانان را بهبود میبخشد. تحقیقات بیشتر باید تعیین کنند که آیا چنین مداخلاتی، میتوانند ترس از طرد شدن و نشخوار فکری را در نوجوانان کاهش داده و در نتیجه باعث کاهش اخلال در نقش و علائم افسردگی شوند یا خیر.

منبع:

Koch, M.K., Mendle, J. & Beam, C. Psychological Distress amid Change: Role Disruption in Girls during the Adolescent Transition. J Abnorm Child Psychol 48, 1211–1222 (2020). https://doi.org/10.1007/s10802-020-00667-y

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *