شناخت اختلال شخصیت مرزی + تحلیل کتاب عشق ویرانگر و فیلم جاذبه مرگبار


موضوعات در این مقاله

ویژگی های شخصیت مرزی:

افراد مرزی از جمله افراد بسیار مشکل آفرین به شمار می آیند. فرد مرزی همچون طوفانی شدید وارد زندگی شما می شود و همه چیز را به هم میریزد. اگر چه یک فرد مرزی در آغاز رابطه، جالب و هیجان انگیز به نظر می رسد، اما به سرعت همه چیز تغییر یافته و به فردی پرخاشگر و خود تخریب گر مبدل می شود.
برجسته ترین ویژگی افراد مرزی بی ثباتی مزمن و شدید آنها در عواطف، رفتار و روابط با دیگران و آن تصویر ذهنی است که از خود دارند.
ویژگی یک شخصیت مرزی، هراس شدید او از طرد شدن از سوی والدین، سرپرستان یا فرد محبوب خود است. آنها نه تنها هر لحظه منتظر هستند که از سوی افراد محبوب خود، طرد شوند، بلکه خودشان با تقاضای توجه افراطی از این افراد و رفتار پرخاشگرانه با آنها موجبات طرد خود را فراهم می سازند.

 

افراد مرزی هرگونه تاخیر و تغییر در برنامه های فرد محبوب شان را به مقدمه ای برای سرد شدن خودشان تبدیل می کنند. سپس ممکن است که به شیوه های مختلف از جمله خشم و افسردگی که غالبا همراه با آسیب رسانی به خود یا ژست خودکشی هست، واکنش نشان دهند.
این گونه رفتارهای تکانشی، تلاش عاجزانه برای فرار از تنهایی است. چیزی که آنها از دوران کودکی از رویارویی با آن وحشت دارند.
در گذشته ی افراد مرزی می توان به چندین رابطه عاطفی پرشور، اما آشفته برخورد کرد. آنها در ابتدا از محبوب خود یک بت می سازند اما به سرعت از او ناامید شده و درپی آن او را متهم می سازند که وظیفه خود را در قبال او به درستی انجام نداده است.
افراد مرزی، حد و حدودی برای خود و دیگری قایل نمی شوند و از همان ابتدای یک رابطه عاطفی چنان رفتار می کنند که گویا سال هاست طرف مقابل خود را می شناسند.
به طور مثال، بسیار عادی است که یک فرد مرزی در همان ابتدای رابطه با جنس مخالف، با او وارد رابطه جنسی شود و از طرف مقابل خود بخواهد که تمام وقت خود را به او اختصاص دهد. چنین فردی در همان آغاز رابطه به گونه ای افراطی با شما صمیمی شده و خصوصی ترین مسائل زندگی خود را با شما در میان می گذارد.
تصویر ذهنی یک فرد مرزی از خودش، تصویر نادرست و تحریف شده ای است. برداشت او از خودش، برداشتی شکننده و همواره در حال تغییر است. آنها غالبا خود را ذاتا بد و یا به اصطلاح “بد ذات” می دانند و همچنین ممکن است تصویر فردی موهوم یا گمنام را از خود داشته باشند.
این گونه افراد هنگامی که عاشق فردی می شوند که احساس می کنند می توانند به او تکیه  کنند، بهترین احساسات عاشقانه را تجربه می کنند. با وجود این از آنجایی که روابط آنها همواره بی ثبات و کوتاه مدت است، دوباره به همان حالت از خود بیزاری و گمگشتگی سابق خود بر می گردند.

 

وجود داغ یا خراش های عمیق در ساعد دست و بازوها و مچ دست آنها پدیده بسیار شایعی است. علاوه براین، آنها ممکن است که اقدام به قطع اعضای بدن خود کنند.
غالبا این گونه رفتارهای غیرمعمول هنگامی رخ می دهند که به فرد احساس بی ارزشی دست می دهد، و یا هنگامی که خود یا عضوی از بدن را بی حس می کند و سپس با ایجاد درد به خودش ثابت می کند که هنوز زنده است. افراد مرزی غالبا اظهار می دارند که برخی مواقع به این سبب به جسم خود آسیب می رسانند که تحمل درد جسمی برای شان راحت تر از تحمل درد روانی است.
بی ثباتی عاطفی یکی از ویژگی های برجسته افراد مرزی است. این بی ثباتی ممکن است که شامل تغییر سریع از حالتی همچون افسردگی به حالت های دیگری همچون خشم، تندخویی و اضطراب همراه با احساس آرامش زودگذر و یا حتی یک احساس هیجانی مثبت باشد.
از آنجایی که افراد مرزی به طور مداوم با احساس پوچی و بی حوصلگی خود در کشمکش هستند، غالبا در رابطه عاطفی با جنس مخالف، احساسات پرشوری را از خود به نمایش می گذارند تا بدین ترتیب به تجربه دیگری به غیر از تجربه تنهایی خودشان دست یابند.

شکل گیری شخصیت مرزی:

یک فرد مرزی هیچ گاه از یک هویت محکم و یکپارچه، حتی در دوران بزرگسالی برخوردار نیست. آنها در درون خود احساس امنیت و راحتی نمی کنند. آنها دارای هویتی نفوذپذیر و شکننده هستند. به همین دلیل، در واقع افراد مرزی در هر رابطه ای تلاش می کنند وجودشان از سوی طرف مقابل مورد تایید قرار گیرد.
آنها دوران کودکی آشفته، بی نظم و همراه با تنهایی را تجربه کرده و در خلال آن به طور چشمگیری مورد بی اعتنایی، طرد، بدرفتاری جسمی و سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند.
به احتمال زیاد این گونه افراد در خانواده هایی بسیار آشفته رشد یافته و بدین ترتیب نیازهای عاطفی آنها مورد توجه قرار نگرفته و یا مورد تمسخر واقع شده است.

 

احتمالا این کودکان هنگامی که تلاش داشتند تا هویت مستقلی برای خود بسازند از سوی اطرافیان خود مورد آزار و تمسخر قرار گرفته اند. به همین دلیل، تعجبی ندارد اگر آنها در بزرگسالی به طور مداوم در تلاش باشند تا ارزشمندی خودشان را به خودشان ثابت کنند.

تحلیل فیلم مربوط به اختلال شخصیت مرزی:

در فیلم جاذبه مرگبار(fatal attraction) ، دن گالاگر یک وکیل متاهل و خوشبخت نیویورکی است. وقتی همسرش، بت و دخترش الن برای تعطیلات به خارج شهر می روند، او با زنی به نام الکس فارست رابطه ای شورانگیز برقرار می کند. برای دن این یک رابطه گذراست، اما الکس بیش از این می خواهد…..

 

قسمت هایی که فیلم، اختلال شخصیت مرزی الکس را نشان میدهد:
بعد رابطه جنسی و نزدیکی که بین دن و الکس بود، الکس شروع به اصرار کردن به دن میکنه که دوباره هرچه زودتر اونو ببینه و در هردیدار بهترین رفتار هیجانی ممکن رو به دن نشون میده.
در دومین رابطه ای که این دو برقرار میکنن، دن میخواد که به خونش برگرده و با الکس شروع به دعوا کردن میکنه و سپس الکس رگ دستاشو میزنه تا دن پیشش بمونه.
بعد از این اتفاق، الکس به تعداد مکرر به دن زنگ میزنه و مزاحمش میشه درحالی که دن میخواد این رابطه تموم شه و به حالت گذشته برگرده. وقتی دن دیگه جواب تلفنای الکس رو نمیده، اون به محل کار دن میاد تا بتونه ببینتش و دن ازش میخواد که دیگه همو نبینن. بعد از این سکانس، شاهد افسردگی و تنهایی الکس هستیم.
با اینکه عملا این دو رابطه شان را تموم کردن، اما الکس دائم به دن حتی در بازه های زمانی نامناسب زنگ میزد و درنتیجه دن مجبور میشه دوباره الکس رو ببینه. و الکس به دن میگه که حامله هست. بعد از این دیدار دن یواشکی به خونه الکس میره و اونجا میفهمه که پدر الکس در سن 42 سالگی درگذشته.
دن و خانوادش خونه و شماره تلفنشونو عوض میکنن، درنتیجه الکس به خونه دن میاد و با بت دوست میشه و دوباره شماره تلفنشونو میگیره و از اونجا تهدیدهای الکس برای اینکه به بت میگه شروع میشه. سپس شروع به زیان زدن به اموال دن میکند. بعد از اینکه الکس ماشین دن رو خراب میکنه، براش یک نوار کاست هم میزاره که در اونجا شاهد تغییر رفتار الکس از اول ویس تا پایان ویس هستیم.
و پس از آن وقتی دن و خانوادش به بیرون از خونه رفتن، الکس به طرز وحشتناکی خرگوش دختر دن رو میکشه و درنتیجه دن همه چیو به همسرش میگه. و دیگه الکس راهی واسه تهدید کردن دن نداره، درنتیجه دختر دن رو با خودش به شهربازی میبره بدون اینکه به خانوادش خبر بده و بت خیلی میترسه و نگران میشه و تصادف میکنه. و سپس  دن به خونه الکس میره و باهاش دعوای وحشتناکی راه می اندازد.

 

در سکانس آخر فیلم میبینیم که بت برای حمام رفتن حاضر میشه که الکس را توی آینه میبینه که چاقو به دست هست و شروع میکنه به گفتن اینکه چه قدر دن رو دوست داره و با چاقو به پای خودش آسیب میزنه. در آخر دن میاد و سعی میکنه الکس رو خفه کنه و درنهایت با ضربه گلوله بت الکس میمیرد…….
نکته جالبی که درباره الکس در فیلم دیده میشد، این بود که اون به هیچ وجه سعی نمیکرد به دن آسیب برسونه و همین طور وقتی دختر دن رو دزدید بدون هیچ آسیبی بهش اونو به خونش برد.

توصیه احتیاطی:

همچنان که گفته شد افراد مرزی در یک رابطه عاطفی به آسانی خشمگین شده و اقدام به خودکشی می کنند. با توجه به اینکه چنین رفتاری بخشی از اختلال شخصیت مرزی به شمار می رود، بایستی خاطر نشان ساخت که افراد مرزی در سنین بزرگسالی مستعد افسردگی شدید نیز هستند.
اگر فرد محبوب شما دارای افکار خودکشی است و همزمان از افسردگی نیز رنج می برد، به احتمال زیاد او نیاز دارد که توسط یک فرد متخصص تحت دارو درمانی و روان درمانی قرار گیرد.

چگونه به تهدید محبوب خود مبنی بر اقدام به خودکشی بایستی پاسخ داد؟

در غالب موارد تهدید به خودکشی از سوی او و ضرب و جرح اندکی که به خودش وارد می سازد، به قصد کنترل، جلب توجه و تنبیه شما به خاطر آنکه او را ترک کرده اید و یا حتی به خاطر آنکه از زنده بودن خود نیز اطمینان یابد، انجام می گیرد.
با وجود این بایستی بدانیم که احتمال مرگ افراد مرزی در اثر خودکشی بیش از دیگر انواع اختلال شخصیت است.

 

مدت ها قبل یک زن مرزی که در زمان نزدیک به شش ماه، بیست و پنج بار اقدام به خودکشی کرده بود تحت روان درمانی یکی از درمانگران قرار داشت. او بارها به درمانگر خود تلفن می کرد و می گفت: “از همه تلاش هایی که برای کمک به من کرده اید از شما متشکرم. من میدانم که شما همه تلاش خود را کرده اید، اما من الان روی پشت بام ساختمانی که آپارتمانم در آن واقع هست، ایستاده ام و تا چند لحظه دیگر خود را به پایین پرتاب می کنم، خداحافظ.”
هربار پلیس در جریان این امر گذاشته شد و او برای مدتی به عنوان فردی مظنون به خودکشی در بیمارستان بستری گردید و بارها نیز اتفاق افتاد که او با جراحاتی نه چندان جدی برروی رگهای دست خود ایجاد کرد . بنابراین، پیش بینی اینکه آیا او این بار واقعا قصد خودکشی دارد یا نه، تقریبا غیرممکن بود و باید با هربار تهدید او به خودکشی، اقدامات لازم را به طور کامل به عمل می آوردیم.

آخرش چه می شود؟

درمان چنین فردی اگرچه کند و دشوار اما ضروری است. تمام تهدیدهای او به خودکشی باید جدی گرفته شود. باید با تفکر سیاه و سفید او مقابله و متهم شدن به بی عاطفه بودن را دائم تحمل کرد.
زندگی با افراد دارای اختلال شخصیت مرزی از هر اختلال دیگری دشوارتر است. به هرحال باید مراقب بود به تفکرهای خود تخریبی او دامن نزد و به او فهماند که اگر دلخوری وجود دارد به معنای این نیست که از او متنفرند. سرانجام این افراد، اگر بعد از تلاش های مکرر برای خودکشی زنده بماند، در بیشتر موارد افسردگی میگیرند.

 

آنچه شما باید بدانید این است که تهدید به خودکشی یکی از ویژگی های شخصیتی محبوب مرزی شماست و همیشه باید آن را جدی تلقی کرده و اقدامات لازم را در جهت جلوگیری از آن به عمل آورید…..

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *