نشانه های اختلال شخصیت وابسته


اختلالات شخصیت

در روانشناسی دسته ای از اختلالات در گروه شخصیت قرار میگیرند.
اختلالاتی که در دسته ی شخصیت هستند ویژگی های خاص خود و به نسبت متفاوت از دیگر اختلالات روانی را شامل میشوند.
به طور مثال یکی از ویژگی های اختلال شخصیت این است که درون فرد است، و عوامل خارجی در پی تایید آن می آیند و نه بروز آن.
چیزی که مخالف آن میتواند مثال خوبی باشد “اختلال استرس پس از سانحه” است یا تروماتیک شدن، است.
در این موارد یک واقعه ای خارج از شخص اتفاق افتاده و فرد دچار روان رنجوری ناشی ز آن میشود.
دومین ویژگی اختلالات شخصیت این است که فرد به آن آگاهی ندارد و اگر شما به عنوان یک مشاهده گر مدام آن را گوش زد کنید تبدیل به یک موجود پلید و نفهم در ذهن او میشوید.
سومین ویژگی آن است که اختلالات شخصیت با فرد رشد میکنند و باعث تداوم ذهنی او هستند. مثلا شخصی که اسکیزوئید دارد همیشه در خانه ماندن را ترجیح داده و این باعث حفظ و یکپارچگی ذهنی ش شده.

شخصیت وابسته

افراد در یک طیف قرار دارند که یک سوی آن وابستگی ست و سوی دیگر اختلال وابستگی.

اجتماع آموزش میدهد ما چه طور و با چه شرایطی از دیگران درخواست هایی داشته باشیم و به آن برسیم. یا سبک فرزند پروری که والدین آن را به بچه از کودکی گفته اند و مشکل بزرگی در فرد که باعث دیسترس و دیشفانکشن یعنی عدم کارکردی در روابط شغلی، تحصیلی و عاشقانه ش است، نمیشود.
و در طرف دیگر این طیف وابستگی، فرد به اختلال دچار شده و قطعا مشکلاتش آنقدر زیاد میشود که حتی اگر خودش این را حس نکند مدام از دیگران میشنود که اینطور زندگی کردن جواب نمیدهد، باید رفتارش را تغییر دهد، چرا اینقدر عجیب و ناهمسو با جمع است، چه طور هیچ استقلالی از خود ندارد و..

نشانه های اختلال شخصیت وابسته

یکی از این کیس ها زندگی خانمی است که در خانواده ای با طرز تفکر خاص مثلا جای جنس مونث در خانه و آشپزخانه است و بعد به نسبت همسری که همین را تشدید کرده زندگی میکند.
این خانم خود را چیزی ورای یک دستگیر به افراد دیگر نمیداند. احتمالا حتی نمیتواند قبض های خانه را پرداخت کند، تصمیمات جدی راجع به خانه شان بگیرد و خود را نیز همیشه بعد از ترجیح دیگران قرار میدهد.
یا پسر جوانی که تمایل به مستقل شدن دارد اما از نوجوانی یا قبل تر از آن نه تنها در ذهنش جا افتاده که لازم نیست کاری یاد بگیرد و عجله ای باشد، بلکه خود نیز در هیچ حرفه ای وارد نشده.
افرادی که اختلال شخصیت دارند گاها این ویژگی را بسیار خوب و پسندیده به شمار می آوردند.
مثلا خانم مورد بالا وقتی از او پرسیده میشود چرا تغییری در این روند ایجاد نمیکند، متذکر میشود که من یک کدبانو هستم، یک همسر وفادارم، دنبال دعوا و بحث بیخودی نیستم و..

تشخیص اختلال شخصیت وابسته

قطعا نمیشود تا هر کسی با کمی متفاوت یا تند خو بودن و کاملا جدا از خانواده جدا نشده را به اختلال شخصیت وابسته نسبت بدهیم.
روانشناسان یک سری معیار خاص دارند که باید در طی زمان طولانی با مشاهده دقیقِ افراد متخصص تایید شود.
برخی از معیار های تشخیص اختلال شخصیت وابسته عبارت اند از:
1. نگاه به گذشته. افرادی که در خانواده ی اولیه هم همین طور گیرنده بودند و فعالیتی از خود برای استقلال نشان نداده و مدام میخواهند زیر سایه شخص دیگر باشند، هرچند خود حس خوبی ندارند.
2. مقایسه با سایر همسالان. ممکن است یک نوجوان سیزده ساله در بخش های از ایران مانند همه ی همسالانش در کشاورزی یا دام پروری به خانواده خود کمک کند.
در بخش های دیگر مثل تهران این شغل پیدا کردن کمی چالش برانگیز است و زمان طولانی تری میبرد.
3. به معنای واقعی از کار و زندگی او را بیندازد.
حتی اگر شما به عنوان یک همسر مهربان یا یک مادر دلسوز چیزی به فرد نمیگویید اما رئیس یا بچه هایش مدام سرکوفت میزند.
دوستی پیدا نمیکند و روابطش به شدت متزلزل است به خاطر گیرنده بودن.

درمان اختلال شخصیت وابسته

هنگامی که به انتهای طیف اختلال نزدیک میشویم باید پیش روانشناس برویم.
بسته به رویکردی که روانشناس دارد و البته شدت وخیم بودن حال ما یا داشتن بینش به اینکه اوضاع من بد است و کارهای من اشتباه، روش ها میتواند شامل موارد زیر باشد:
1. مواجه سازی: روبه رو شدن به تنهایی با مسائل زندگی روزمره.
انجام دادن فعالیت های انفرادی. آموزش هایی که به مستقل شدن کمک کند.
2. کسب بینش: کتاب خوانی و افزایش سطح بینش.
چرا که شما هر لحظه پیش درمانگر نیستید تا او شما را راهنمایی کند. اما میتوانید با خواندن کتاب های خوب و نه روانشناسی های زرد همیشه افکار درست و بهنجار را پیش خود داشته باشید.
3. کارت های عمل: یک سری فلش کارت ( عمدتا در طرحواره درمانی استفاده میشود اما شما خود میتوانید درست کنید).
فلش کارت ها که در آن با توجه به موقعیتی که در ذهنتان است مینویسید چه طور باید عمل کنید.
رفتار صحیح چیست و چه چیزی از درمان خود یاد گرفته اید.
4. استمرار: برای درمان اختلالات شخصیت از آنجایی که طولانی مدت با ما همراه بوده و باعث یکپارچگی روانی ما شده حال که ما آن را میشکنیم قطعا تمایل به برگشت به دوره ای امن داریم.
اما باید به درمان و رفتار های صحیح پایبند باشیم. باید بدانیم بینش و کار درست چیست و آن را به خاطر سلامت خود و اطرافیانمان حفظ کنیم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *