کنار آمدن با گذشته / گذشته فراموش نمیشود


“کنار آمدن با گذشته تنها راه است. گذشته هرگز از بین نمیرود. حتی نگذشته چرا که در حال و آینده ی ما اثر میگذارد.”

_ ویلیام فاکنر.

تا به حال شده با خودتان بگویید چرا نمیتوانم از یک اتفاق گذر کنم؟ تا کی قرار است به خاطر گذشته عذاب بکشم؟ یا چرا مدام در حال انتخاب های بد و شبیه به هم در زندگی شخصی یا کاری ام هستم؟

جواب این سوالات و سوال های شبیه به این میتواند به دلیل عبور نکردن از گذشته و زندگی نکردن در حال باشد.

دلایل ناتوانی در کنار آمدن با گذشته

  1.  تروماها
  2. اسیب های روانی
  3. خانواده اولیه بدون آموزش ها مناسب
  4. سرکوب مداوم
  5. عدم بیان احساسات و هیحانات
  6. عدم یادگیری برای بیان خودتان
  7. حس قربان بودن و باقی ماندن

کارکرد ذهن در کنار آمدن با گذشته

میدانیم که همیشه نمیشود با گذشته کنار آمد، آن را پذیرفت و به عنوان بخشی از روند زندگی و تجربه کنار گذاشت.

اما ذهن چه طور این ناتوانی کنار آمدن با گذشته را انجام میدهد.

خواندن این مطلب و روند ذهنی به شما کمک میکند تا جای اشتباه را فهمیده و اصلاح روانی و ذهنی داشته باشد.

  1. رویداد های نامطلوب ( مثل تروما ها که دسته ای از اضطراب ها هستند) نظم موجود در سیستم روانی ما را بر هم میزند.
  2.  هرج و مرج ایجاد شده مغز را مجبور به برگشتن به صحنه ها و حس و حال تروماتئیزه شده برمیگیرداند.
  3. ذهن که در تشنج و اضطراب گیر افتاده، سعی می‌کند ” مورد را حل کند” ، ” نظم را به جهان خود بازگرداند” و ” روایت را جمع کند” اما نمیتوند!!
  4. تلاش برای برگشتن به حالت قبلی نیاز فطری یا طبق نظریه یونگ به خاطر کهن الگو ها میباشد.

در گذشته مردم که به شکار میرفتند و ببری به آنها حمله میکرد. این اتفاق را برای قبیله ی خود بازگو میکردند تا هر بار به جنگل میروند هشیار باشند و سلاح به همراه داشته باشند.

اما در زمان حال ببری قرار نیست به ما حمله کند یا برای غذا به جنگل برویم پس باید این کهن الگو را از نو رسم کنیم.

فواید کنار آمدن با گذشته

1. درمان ضعف های روانی

  • برنامه ریزی ذهنی خودمان پیرامون آسیب های روانیِ تجربه شده، باعث میشود خود را از قاب بندی شکنندگی ببینیم.
  • اما در هر زندگی در کنار خوشحالی ها، لبخند ها و شادی ها، قطعا ناراحتی ها و فشار های روانی وجود دارد. این باعث دیدگاه معتدل و درمان ضعف های روانی میشود.

2. حقیقت وقایع را ببینیم

کنار آمدن با گذشته بینش منطقی و درست تری به ما میدهد و آن این است که:

  • زمانی که در کنار آمدن با گذشته ناموفق میشویم به جای دیدن اتفاقات از سوم شخص آنها را جزوی از خود میبینیم.
  • (قصه ی تجاوز نه از دید سوم شخص بلکه جزوی از هویت و شخصیت معمولا تعریف میشود).
  • با اصلاح کنار آمدن با گذشته میتوان این دید گاه را نیز درست کرد.

 

سه قدم تا کنار آمدن با گذشته

1. تصویر نادرست را کنار بزنید

نحوه ی درک ما از آنچه اتفاق افتاده بر احساسات ما مبنا  بر توانایی تغییر آن تاثیر میگذارد.

این یک خبر خوب است زیرا در حالی که نمیتوانیم خود اتفاق واقعی را تغییر دهیم با تغییر دادن بینش و نگاه کردن متفاوت میتوان دیدگاه‌مان را عوض کرد.

پس اولین اقدام این است که . چیزی را انتخاب کنیم که به نفع ماست.

2. به زمان حال توجه داشته باشید

یکی از ویژگی های رایج عدم کنار آمدن با گذشته ی خود یا دیگران اجتناب به زمان حال است.

ممکن است فردی دوران کودکی پر دردسری داشته باشد که یاد گرفته به مردم بی اعتماد باشد.

حال این فرد با بی اعتمادی به همکاران، دوستان و همسرش در بزرگسالی مدام آن روایت گذشته را با خودش در حال حاضر حمل میکند.

3. مشکلات را تجزیه کنید

همگی ما با مبارزه با غولی بزرگ شکست خواهیم خورد. هیچ شکی هم در ان نیست!

به تعبیر لئونارد کوهن: کولاکِ احساسات منفی میتواند نظم روح را تحت تاثیر قرار دهد.

به جای تصور یک مشکل بزرگ که توانایی در حل کردن آن و کنار آمدن با گذشته ندارید،‌ مشکل بزرگ را به قسمت های مختلف تقسیم کنید.

حال یک نقشه ی عالی برای حل کردن هر کدام از آنها دارید.

بخشی از آن مربوط به خانواده، دوستان و دیگران است.

بخش دیگری نیز در گذشته ی خودتان است و تنها به شما مربوط میشود.

حتی بخش نخست نیز با تغییر دیدگاه شما و توانایی حل کردن آن بستگی دارد.

 5 پیشنهاد برای کنار آمدن با گذشته

1.درد خود را انکار نکنید

وقتی مثلا انگشت خود را با چاقوی اشپزخانه میبرید، بدن شما تلاش میکند تا بهبود یابد چه بدن خود را بشناسید یا نه.

زخم های روانی اما متفاوت هستند تا زمانی که درد خود را نشناسید و توصیف نکنید نمیتوانید درمان روانشناختی را شروع کنید.

زندگی به شما اجازه نمیدهد فقط به این دلیل که شما آموزش دیده اید که ” پسرا گریه نمیکند.” یا ” دخترا همیشه خانم و ارام هستند” شفا پیدا کنید.

2.نمایش دادن احساسات

هنگامی که آسیب دیدید ممکن است بخواهید در یک پتو روی مبل به خود بپیچید.

اگرچه این برای یک ظهر جمعه عالی است اما راه حل زندگی کردن نیست.

در حالی که خودت را از دنیا دور می کنید، زندگی بدون شما ادامه خواهد داشت.

وقتی بیش از حد از چیزی که دردناک است دوری می‌کنید، از چیزهای غنی و معنادار نیز اجتناب می‌کنید.

3. احساسات خود را مشاهده کنید

فکر نمیکنم کسانی بهتر از مولانا و کریشنا مورتی مشاهده و دیدن را درست و حسابی توضیح داده باشند!

چشم های بسته، فک های فشرده، تقویت ظاهری قدرت میتواند اسیب زا تر از اتفاق بزرگ و ترسناک در گذشته باشد.

  • در عوض، سرعت خود را کم کنید و نفس بکشید.
  • با دقت به بدن خود توجه کنید.
  • مشاهده و توصیف کنید – بیشتر شبیه تماشای غروب خورشید است تا انجام یک مسئله ی ریاضی.

4. به سمت خود حرکت کنید، نه دور از خود

  • دست از تهمت زدن به خود بردارید!
  • حمام آب گرم بگیرید یا به آن موسیقی جالب گوش دهید.
  • خود را دوست داشته باشید زیرا سزاوار مراقبت و دوست داشتن از خود هستید.

5. بگذارید درد یک راهنما باشد

ذهن شما ممکن است به شما پیشنهاد دهد که برای همیشه در درد غوطه ور شوید چون به نظر آسان تر از مبارزه است.

اما شما طعمه را نگیرید!

درد نشان افتخار نیست، بلکه یاد می گیریم چه چیزی مهم است و چه چیزی نیاز به مراقبت و توجه دارد.

از درد به عنوان راهنما استفاده کنید. بگذارید به شما کمک کند تا مسئله ای که باید را حل کنید.

 

منابع:

ژورنال psychology today

 

 

 

 

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *