چطور ایده آل گرا نباشیم (از نظر کریشنامورتی)


 

_ پدر و مادر، معلمان و پیشوایان همگی از زندگی ایده آل صحبت کردند یعنی حرفی بیهوده بوده؟

کریشنا: شما خود باید به آن نگاه کنید. ایده آل گرا بودن از کجا میاید؟ آینده ای که هنوز نیامده به شکلی متفاوت.

این باعث میشود توانایی دیدن اکنون را نداشته باشید.

کلمه ی ایده آل گرایی از کجا می آید ؟

مکان ظهور این کلمه متفاوت میتواند باشد.

یکی از گزینه ها قرن ها پیش از میلاد مسیح دوره ی فلاسفه ی بزرگ بوده.

همانطور افلاطون در توصیف غار مثل جهانی بهتر، والا تر، حقیقی تر را بیان میکند که با بیرون آمدن از زیرِ زمین به آن میرسیم!

گزینه دیگر میتواند از دوره ی رنسانس و پایان بخشیدن به بخش عظیمی از طرز تفکر سفت و سخت دینی باشد.
ظهور هنر جدید با بی پروایی زیاد و اولین حرکات به سمت جهان بینی انسان گرایانه در آن دهه ها یافت میشود.

شاید هم از چند قرن گذشته هنگامی که تحول صنعتی از انگلیس تا فرانسه، اروپا و دنیا را فرا گرفت.

قطعا تاثیر دو جنگ جهانی، دیدگاه های بشر دوستانه ی بعد از آن، عرفان و معنویت که وارد تلویزیون و رسانه شد هم نمیشود نادیده گرفت.

ایده آل گرایی به چه معناست ؟

بخش اصلی این کلمه یعنی ایده و تفکری انتزاعی ست؛ آیا تا کنون به این فکر کردید ایده ابتدا کجا به وجود آمده؟

ایده ای که در بهترین حالت خود باشد منجر به ایده آل بودن شرایط، افراد و یا وضعیت روحی روانی ست.

دو نظریه ی قوی راجع به ایده وجود دارد. اولی دیدگاه روانشناسان با پیروی جان لاک است.

جان لاک معتقد است: انسان لوح نانوشته ست و هنگامی که متولد میشود چیزی نمیداند.
کم کم با تجربه و آزمایش علوم و مفاهیم ذهنی به دست می آورد.

دیدگاه مخالف این دیدگاه اظهار دارد برخی مفاهیم از جمله ایده در ابتدا ی آفرینش در ذهن انسان بوده.

این دیدگاه در ابتدا با فلاسفه از جمله افلاطون، ارسطو و در ادامه در حوزه های مشخصی از روانشناسی همراه شد.

چطور ایده آل گرا نباشیم (از نظر کریشنامورتی)

در این مرحله، چه ایده از جامعه و آموختن آمده باشد چه در ذهن بشر حضور داشته باشد، آنچه مهم است بررسی و نقد آن است.

اینکه بدانیم چرا یک سری اینقدر مخالف آن صحبت کردند و ایا میتوان این اصل بنیادی و گاها امید بخش را از دیدگاهمان حذف کنیم؟

کریشنا مورتی، عارف قرن معاصر، میگوید ایده آل گرا نباشیم زیرا به معنای تلاش برای صرف رسیدن است.

رسیدن به آینده، گذشتن از حال، توجه نکردن به چیزی که الان هست.

مثل لیوان شیشه ای که در دست دارید و ایده آل شماست که آن لیوان صورتی باشد.

این باعث نمیشود شما توانایی و پتانسیلی که آن لیوان شیشه ای برای شما میتواند داشته باشد را نادیده بگیرید؟

زندگی هم همین طور است، زمانی که شما یک ایده آلی برای خود وضع کرده باشید از زمان حال جدا می افتید.

انگار در یک خط موازی و جنگاور با واقعیت هستید.

و جنگ، گریز، تناقضاتی که ذهن به همراه دارد باعث از بین رفتن انرژی روانی ما میشود.

کریشنا مورتی معتقد است این انرژی روانی اگر برای یگانگی، یکپارچگی، صلح، دیدن و نه فکر کردن و زلالی استفاده شود انسان را به معنا میرساند.

ایده آل گرایی چه چیزی به همراه دارد؟

در ادامه ی بحث ایده آل گرا نباشیم، کریشنا استدلال میکند این وضعیت باعث میشود ما یک تصور نامعقول از واقعیت داشته باشیم.

واقعیت باید همان چیزی باشد که هست!
که خوب نیست، که همه ی جنبه های عالی بشری را ندارد بلکه از بشر می آید.

با همه ی اشکالاتی که دارد. تظاهر به فهم، دروغ برای رستگاری، تلاش نابخردانه.

باید اینها را هم در کنار واقعیت های شیرین پذیرفت. با پذیرش است که میتوان از آن استفاده کرد.

میتوان بخش حقیقی را دید؛ که اکثرا تمایلی به نشان دادن ندارد.

فروید در این باره میگوید: سازو کار های روانی باعث میشود شما جهان را به طوری ابلهانه تماشا کنید.

البته این نقد شدید نه تنها در روانکاوی بلکه در روانشناسی امروزه هم وجود دارد.

آلن دوباتن در باره ی ایده آل گرایی در روابط میگوید:

این حرف مسخره که یک شخصی پیدا خواهد شد که دقیقا شکل من هست؛ در تناسب من هست، همانقدر احمقانه است که نپذیرفتن دیگران است!

شما قرار است در عشق پذیرفتن تفاوت ها را یاد بگیرید نه یک نفر را به دست آورید که همه ی ابعادش همان چیزی ست که شما میخواهید.

نتیجه گیری:

ایده میتواند از اجتماعی که اطرافمان انتخاب یا به جبر شکل گرفته، به وجود بیاید.
میتواند هم از یک منبع ناشناخته در ابتدا آفرینش در ذهن ما گذاشته شده باشد مثل مفاهیمی نظیر روح، آزادی و استقلال.

ایده آل گرا نباشیم از دید کریشنا مورتی به این اشاره دارد که ایده میتواند اشتباه باشد چرا که میتواند ما را از زمان حال و دیدن واقعیت محروم کند.

با دور شدن از واقعیت و زمان کنون، توانایی بهره از آن را از دست میدهیم.

ایده آل گرا نباشیم به این نکته اشاره دارد: واقعیت را ببینم. توانایی و پتانسیل در پذیرفتن نقص است.

منابع:

کتاب شادمانی خلاق (کریشنا مورتی)

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *