کانون کنترل چیست و چرا در بروز اضطراب اجتماعی اهمیت دارد؟


کانون کنترل چیست و چرا در بروز اضطراب اجتماعی اهمیت دارد؟

اختلال اضطراب اجتماعی، که با نام فوبیای اجتماعی نیز شناخته می‌شود، ترسی شدید و دائم از دیده شدن و مورد قضاوت قرار گرفتن توسط دیگران است. این ترس می‌تواند عملکرد فرد در شغل، تحصیل و دیگر فعالیت ها را دچار مشکل کند، و حتی پیدا کردن دوست و نگه داشتن روابط دوستانه را سخت و دشوار می‌کند.

در مقاله قبلی مرتبط با اضطراب اجتماعی، که میتوانید برای مطالعه آن کلیک کنید، فرایند های شناختی زمینه ساز اضطراب اجتماعی را مورد بررسی قرار دادیم. بطور خلاصه، از تحقیقات انجام شده در رویکرد شناختی روانشناسی، می‌دانیم که در اختلالات اضطرابی، از جمله اختلال اضطراب اجتماعی، یک سوگیری کلی در پردازش اطلاعات مرتبط با تهدید وجود دارد. به عبارتی، افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی، حساسیت بالایی به هرگونه نشانه تهدیدآمیز در محیط اجتماعی دارند. آنها زودتر از بقیه به این سرنخ‌های “خطر” در محیط اجتماعی توجه می‌کنند و به مدت طولانی تری بر این نشانه ها تمرکز می‌کنند. حتی اگر در محیط اجتماعی واقعا خطری وجود نداشته باشد و همه چیز رو به راه باشد، افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی این نشانه‌ها را در محیط “می‌بینند” و به عبارتی، آن را برای خودشان می‌سازند.  حساسیت به خطر در تمام مراحل پردازش اطلاعات حاضر است: در توجه، تعبیر اطلاعات و حافظه.

همچنین، نظریات شناختی اضطراب اجتماعی به نقش محوری باورهای منفی و ناسازگارانه در افراد مبتلا به این اختلال تاکید می‌کنند، مثل خودپنداره منفی، و باور به این که دیگران مرا ناخوشایند ارزیابی می‌کنند. همین  باورهای منفی، و تمرکز بیش از حد افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی به “سرنخ های خطر” در محیط اجتماعی، عملکرد این افراد در معاشرت های اجتماعی شان را دچار مشکل می‌کند و بدین ترتیب، به چرخه معیوبی از باور-رفتار دامن می‌زند که باعث تداوم اختلال اضطراب اجتماعی می‌شود. همسو با اشاره ای که به نقش سوگیری معطوف به تهدید در اختلالات اضطرابی شد، و نقشی که باور های منفی در تداوم این اختلال دارند، باور مبنی بر کنترل نداشتن بر یک محیط اجتماعی تهدید کننده و غیرقابل پیشبینی، میتواند از باورهای اساسی باشد که به ایجاد و تداوم اختلال اضطراب اجتماعی منجر میشود. بدین ترتیب، مفهومی به نام “کانون کنترل” یا “منبع کنترل” از اهمیت زیادی در ایجاد اختلال اضطراب اجتماعی برخوردار می‌شود.

کانون کنترل چیست؟

محیط زندگی شما دائما درحال تغییر است، و در این تغییرات، شما می‌توانید موفقیت ها و شکست هایتان را یا به عواملی نسبت دهید که بر آنها کنترل دارید، یا آنها را به نیروهایی خارج از کنترل خودتان نسبت دهید. اینکه کدام سبک فکری را انتخاب کنید تاثیر مهمی بر سلامت روان و موفقیت شما در طولانی مدت دارد.

کانون کنترل به این اشاره دارد که فرد تا چه میزان معتقد است که پیامدهای اتفاقات یا رفتارها تحت کنترل شخصی (درونی) یا وابسته به شانس (بیرونی) است.

افرادی که کانون کنترل درونی دارند، باور دارند که خودشان مسئول موفقیت های زندگی‌شان هستند. در حالی که آنهایی که کانون کنترل بیرونی دارند، باور دارند که نیروهای خارجی، مثل شانس، پیامدهای زندگیشان را تعیین می‌کنند.

کانون کنترل درونی با سلامت روان بیشتر مرتبط است، درحالی که کانون کنترل بیرونی با طیف وسیعی از اختلالات روانی، از جمله افسردگی و سطح بالاتر PTSD، مثلا در بازماندگان جنگ و کودکان مواجه شده با حوادث تنش‌بار سیاسی شناخته می‌شود. تحقیقات زیادی، کانون کنترل بیرونی را از ریسک فاکتورهای اختلال اضطراب اجتماعی برشمرده اند، به طوری که بسیاری از عوامل محیطی تاثیر گذار بر اضطراب اجتماعی، از طریق بیرونی کردن کانون کنترل، به این اختلال دامن می‌زنند. از آنجایی که اختلال اضطراب اجتماعی از سنین پایین خود را آشکار می‌سازد، در این مقاله قصد داریم به عوامل محیطی بپردازیم که در کودکی، با بیرونی کردن کانون کنترل به اضطراب اجتماعی در سال های بعدی زندگی منجر می‌شوند.

۱.فرزند پروری کنترل گرایانه

فرزندپروری کنترل گرایانه به رفتار هایی از پدر و مادر اشاره دارد که طی آن پدر و مادر بیش از حد در تصمیمات فرزند خود مداخله می‌کنند، از فرزندشان محافظت افراطی می‌کنند و خودمختاری و استقلال کمی به فرزندانشان می‌دهند. محافظت بیش از حد در فرزندپروری، به این باور در کودک منجر می‌شود که اتفاقات زندگی او توسط عوامل خارجی کنترل می‌شوند. این سبک فکری می‌تواند ناشی از سلطه ای باشد که والدین بر کودک تحمیل می‌کنند. همچنین می‌تواند به این دلیل باشد که محافظت بیش از حد، مانع این می‌شود که کودک به مهارت های اجتماعی ضروری دست پیدا کند، و وقتی با یک محیط اجتماعی مواجه می‌شود، حس کند همه چیز از کنترل او خارج شده است.

رفتارهای کنترل‌گرایانه پدر و مادر، به کودک این پیام را می‌دهند که یک تهدید دائمی در محیط وجود دارد و کودک نمی‌تواند به تنهایی از پس این تهدید برآید. همچنین، رفتارهای کنترل گرایانه پدر و مادر، این انتظار را در کودک ایجاد می‌کند که دنیا جای خطرناکی است و بدین ترتیب کودک از فرصت هایی که در آن می‌تواند تسلط بر محیطش را یاد بگیرد محروم می‌شود.

اما آیا همیشه این کنترل گری والدین است که به کانون کنترل بیرونی کودک منجر می‌شود، یا برعکس این نیز امکان دارد؟ به عبارتی، آیا میتوان گفت کودکانی که کانون کنترل بیرونی دارند، رفتار کنترل گری والدین را تقویت و تشدید می‌کنند؟ پاسخ این است که بله. تحقیقات این رابطه را نیز تایید کرده اند. مثلا، یک کودک باور دارد که اتفاقات زندگی اش عمدتا در کنترل عوامل بیرونی است. همینطور که کانون کنترل این کودک بیرونی تر می‌شود، وابستگی او به پدر و مادرش شدیدتر می‌شود، که باعث می‌شود والدین کنترل و محافظت خود بر فرزندشان را افزایش دهند. درواقع با افزایش دادن محافظت و کنترل، والدین باور فرزند خود، مبنی بر اینکه اتفاقات زندگی اش خارج از کنترل او هستند را تایید می‌کنند، که این به نوبه خود منجر به افزایش اختلالات اضطرابی، از جمله اضطراب اجتماعی در کودک می‌شود. جالب است که افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی، در بزرگسالی نیز تمایل به انتخاب یک شریک زندگی دارند که به طور افراطی از آنها محافظت کند. تحقیقات نشان داده اند که روابط اجتماعی و رمانتیک افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی، داری قاطعیت کم و وابستگی بالاست. همانند رفتار پدر و مادر، رفتار های کنترل گرایانه و محافظت کننده شریک زندگی نیز باعث تداوم اضطراب اجتماعی می‌شود.

۲.اضطراب پدر و مادر

انتقال اختلالات اضطرابی در خانواده ها شایع است. کودکان والدینی که اختلال اضطرابی دارند، هفت برابر بیشتر از سایر کودکان به اختلالات اضطرابی دچار می‌شوند. عوامل ژنتیکی و بیولوژیکی در یک سوم تا نصف این این شیوع خانوادگی نقش دارند. اما بخشی از این سرایت خانوادگی نیز به عوامل محیطی بازمی‌گردد. به عبارتی، رفتارهای خاصی در پدر و مادر های مضطرب شایع است که منجر به انتقال این اضطراب به کودکان می‌شود. مثلا، والدین مضطرب تمایل به فاجعه سازی و گوشه گیری بالایی دارند، که این خود می‌تواند به این باور در کودکانشان منجر شود که یک خطر دائمی در محیط، آنها را تهدید می‌کند.

والدینی که مضطرب اند و خودشان هم کانون کنترل بیرونی دارند، می‌توانند باور مبنی بر بیرونی بودن کانون کنترل را به کودکان خود نیز منتقل کنند. همچنین، والدینی که کانون کنترل بیرونی دارند، بیشتر به تحمیل اجبار در فرزندپروری دست می‌زنند، که این خود میتواند کانون کنترل کودک را بیرونی تر کرده و اضطراب او را تشدید کند.

۳.مورد تحقیر و قلدری قرار گرفتن از طرف همسالان

مورد تحقیر و زورگویی قرار گرفتن در کودکی، خطر ابتلا به اضطراب اجتماعی را افزایش می‌دهد. درمیان بزرگسالان با اختلالات اضطرابی، آنهایی که از اضطراب اجتماعی رنج می‌برند به احتمال بالایی گزارش می‌دهند که در سنین پایینتر مورد تحقیر و تمسخر واقع شده اند، اما تمام کودکان مورد تحقیر واقع شده به اضطراب اجتماعی مبتلا نمی‌شوند. درواقع، بین آنهایی که در کودکی مورد قلدری قرار گرفته اند، آنهایی که کانون کنترل بیرونی دارند به احتمال بسیار بیشتری در سال بعدی زندگیشان دچار اضطراب اجتماعی می‌شوند. همچنین، تحقیقات نشان داده است که نوجوانانی که قربانی زورگویی و تحقیر هستند، به نسبت آنهایی که مورد تحقیر نبوده اند،بطور کلی کانون کنترل بیرونی تری دارند. اما کانون کنترل بیرونی، می‌تواند برای این افراد نقش محافظتی نیز داشته باشد. آنهایی که در محیط تحصیل یا کار، مورد تحقیر و تمسخر قرار گرفته اند، با کانون کنترل بیرونی، می‌توانند تجربیات منفی خود را به عوامل بیرونی و دیگران نسبت دهند و از مقصر دانستن خود در این تجربیات اجتناب کنند.

نتیجه

اختلال اضطراب اجتماعی، که شامل ترس و اجتناب از موقعیت های اجتماعی است، خود را در سنین پایین و سال های اول نوجوانی آشکار می‌کند. بنابراین، ریشه یابی علت ایجاد آن در سنین پایین از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله، ما کانون کنترل را به عنوان یک عامل شناختی زمینه ساز اضطراب اجتماعی مورد بررسی قرار دادیم که در محیط های آسیب زای کودکی، از جمله کنترل گری والدین، اضطراب والدین و تحقیر و تمسخر از سوی همسالان، خود را آشکار کرده و منجر به ایجاد اختلال اضطراب اجتماعی در سنین نوجوانی می‌شود.

منبع:

Becker, K.D., Ginsburg, G.S., Domingues, J. et al. Maternal Control Behavior and Locus of Control: Examining Mechanisms in the Relation Between Maternal Anxiety Disorders and Anxiety Symptomatology in Children. J Abnorm Child Psychol 38, 533–543 (2010).

Graham, B., Bowes, L., & Ehlers, A. (2022). External Locus of Control but not Self-Esteem Predicts Increasing Social Anxiety Among Bullied Children. Clinical Psychology in Europe4(2), 1-19.

Musa, C. Z., & Lépine, J. P. (2000). Cognitive aspects of social phobia: A review of theories and experimental research. European Psychiatry, 15(1), 59–66

Spokas, M., Heimberg, R.G. Overprotective Parenting, Social Anxiety, and External Locus of Control: Cross-sectional and Longitudinal Relationships. Cogn Ther Res 33, 543–551 (2009).

MindTools

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *