نقد و بررسی توتم و تابو فروید

نقد و بررسی توتم و تابو فروید

 

فروید: رهبران، برای تداوم گروه های اجتماعی، افرادی که تابو ها را نقض می‌کنند، مجازات و آنان را  از امتیازات گروه محروم میکنند تا دیگران از آنها تقلید نکنند. اما مسئله اینجاست که هر کسی درون خود امیالی پنهانی دارد. نمونه ی آن، دوگانگی است که رهبر همان کاری را که برایش مجازات تعین کرده، انجام می‌دهد.

 

توتم و تابو فروید یعنی چه

توتم به جمعی از مردم گفته میشود که در کنار یکدیگر زندگی میکنند؛ غذایی تهیه میکنند و به بقای خود و دیگران کمک میکنند. در توتم ارتباط جنسی با دیگران ( محارم) زنا و عملی‌ست که مجازات در پی خواهد داشت.

فروید تابو را مجموعه ای از اعمال ناپسند می‌داند که در جوامع بدوی زنا با محارم و کشتن توتم ( مواد اصلی زندگی جمعی و گروهی)  از شنیع ترین آنها بوده.

زمانی که فروید به بررسی این دو مولفه پرداخت، که دریافت جوامع بسیار ابتدایی مثل قبایل استرالیایی با اینکه از مشکلات بیولوژیکی ارتباط با محارم یا نابودی عناصر پایای قبیله خود با کشتن توتم، چیزی نمی‌دانند اما هرگز آن را انجام نمیدهد؛ پس این سوال به وجود آمد که توتم و تابو در چه قسمتی از تاریخ انسانیت وجود دارد و دلیل اهمیت آن در جوامع بدوی چیست؟

کتاب توتم و تابو زیگموند فروید

زیگموند فروید پس از موفقیت های اولیه در روانکاوی به مسائل دیگر نیز پرداخت از جمله:

این روانکاو برجسته، استدلال کرد که جوامع برای پیشرفت نیاز به طی کردن مراحلی دارند:

  1. در مرحله ی اول، افرادی که در جوامع بدوی‌ هستند، خدا، موجودات و اجسام را الهی و دارای قدرت می‌دانند.
  2. پس از آن، جوامع متدین شکل میگیرد که مردم در آن به جز پدر قدرتمند جامعه ( خدا، رهبر و حتی توتم) می خواهد خودشان نیاز های خود را رفع کنند و دست به نفی حکومت می‌زنند.
  3. در بهترین حالت نیز، جوامع آنقدر رشد پیدا میکند که انقلاب ها اتفاق می‌افتند، پیشرفت علمی رخ می‌دهد و مردم از پرستش و تقدس دست برداشته اند.

اما دلیل مخالفت سفت و سفت فروید و روانکاوان همسو با او در پرستش، خدا و رهبری چیست؟

نفی توتم پرستی فروید

نفی توتم پرستی فروید

توتم پرستی چیست؟ پاسخ، در کاری است که همه ی ما هر روزه در حال انجام آن هستیم:

تکیه بر یک شخص والا مقام. آن فرد یا ماهیت، میتواند خدا، همسر، پدر، رهبر معنوی یا سیاسی یک جامعه باشد.

زیگموند فروید میگوید:

زمانی که مردم توتم پرستی میکنند در واقع به بدوی ترین و ابتدایی ترین سائق خود یعنی عقده ی ادیپ روی آورده اند. آن عقده را حل نکرده اند و هنوز در زندگی‌شان جاری ست.

عقده ی ادیپ اولین تمایل انسان به تابو ها و میل به ارتباط با توتم و محارم است.

در این عقده که ابتدایی ترین غریزه از نظر فروید، یعنی رابطه ی جنسی می‌باشد؛ کودکِ دختر این تمایل را به پدر و فرزند پسر به مادر خود دارد.

اما به دلیل جوامع، قوانین و مخصوصا ترس از مجازات، این تمایل به تقلید از همجنس خود( پدر یا مادر) برای برتر شدن و پیدا کردن مقامی در جامعه ( مانند همجنس موفق خود) تغییر می‌کند.

زمانی که افراد در عقده ی ادیپ فیکس می‌شوند، توانایی عدم تقلید و تکیه بر یک فرد بزرگتر، قدرتمند تر و پذیرفته شده تر را ندارند؛ لزا نه تنها پیشرفتی در جوامع رخ نمی‌دهد بلکه تابو ها و قدرت دین بیشترین نمود را پیدا میکند.

نقد و بررسی کتاب توتم و تابو

در این بخش به طور خلاصه چند نقطه نظر اصلی فروید برای جوامع، پرستش و قدرت بیماری های روانی را بررسی میکنیم.

1.انقلاب در جوامع

هر جامعه ی موفقی به یک رهبر نیاز دارد. طبق گفته ی فروید این رهبر به جز توانایی تقسیم وظایف بین اعضا و نظارت بر آنها یک نقش رهبری معنوی هم دارد .

این رهبری معنوی یعنی ارضای نیاز ادیپ در افراد که میخواهند شخصی آنها را هدایت کند.

اما انقلاب در جوامع چه طور توضیح داده می‌شود؟ مگر آن نیست که مردم با تکیه بر رهبر خود به او اعتماد کامل دارند و از این بابت بسیار خوشنود و راضی هستند؟

در اینجاست که نقد و بررسی کتاب توتم و تابو به یک نتیجه گیری رسیده:

آدم ها موفقیت های زندگی‌شان را به رهبر خود نسبت میدهند. یعنی زمانی که در کاری موفق میشوند می‌گویند: این رهبر ( خدا، پدر و..) یک رهبر خوب است پس همچنان به پرتسش توتم ادامه می‌دهند.

اما زمانی هم که در کاری موفق نشوند، آن را به همان رهبر انتقال می‌دهند. او را فاسد و بی لیاقت میدانند و میگویند دلیل شکستشان نبود رهبری مناسبت است.

2.پرستش

در نقد و بررسی کتاب توتم و تابو، نوشته ی زیگموند فروید، پرستش همان مسئله ی فیکش شدن در مرحله ی عقده ی ادیپ می‌باشد.

جنس مذکر حتی زمانی که توتم و پدر معنوی (یا واقعی) خود را کشته تا تنها مرد خانواده و مالک جنس مونث باشد؛ برای ارضای عقده ی ادیپ خود و تمایل به پرستش، یک حیوان، بت، نیروهای ماورایی را سر کار می‌آورد و آن را جایگزین پدری که کشته میکند.

این نشان میدهند چه طور در تمام جوامع حتی آن هایی که بسیار پیشرفته هستند یک نیروی ناخودآگاه و محرک ابتدایی، حکمرانی میکند.

3.قدرت بیماری روانی

شاید عقده ی ادیپ را نتوان به عنوان بیماری روانی در نظر گرفت، اما آنچه در پس این محرک می‌آید، ویژگی مذکور  را دارد:

نارسیستیک یا خودشیفته.

نقد و بررسی توتم و تابو و بسیاری دیگر از مقالات و جملات فروید و روانکاوان هم‌نظر با او مانند یونگ؛ عنوان میکنند که ماندن در هر محرک روانی یا جنسی و تمرکز بر روی آن، باعث به وجود آمدن بیماری های روانی میشود.

قدرت بیماری روانی نارسیستیک، آنجایی پیدا می‌شود که مردم گمان می‌کنند می‌توانند هر تابویی را بشکند چون لیاقت بسیار بالایی دارند و از دیگران سر تر هستند. این موجب از بین رفتن جوامع و پیوستگی و اتحاد بین مردم است.

مثلا عقیده شان این است که اگر همکارم نتوانسته با پشت سر من حرف زدن مرا از کار بیکار کند، من میتوانم این کار را انجام دهم و به خاطر توانایی هایم مستحق پاداش بیشتر هستم.

یا اگر فلان کس دروغ نگفته تا پول، مقام و شهرت بیشتری کسب کند، من این کار را میکنم و اشکالی هم  ندارد چون او بی عرضه بوده قرار نیست من هم مانند او باشم.

نتیجه‌گیری توتم و تابو

نتیجه گیری توتم و تابو

در نقد و بررسی توتم و تابو فروید به این پرداختیم که چه طور این روانکاو، توتم و تابو را دو اصل جدا نشدنی از جوامع به معنای رستگاری برای انجام کار درست و دوری از اعمال اشتباه و زشت، میداند.

همینطور که بخش دیگری به نام عقده ی ادیپ و بیماری روانی از جمله نارسیستیک و خودشیفتگی باعث میشود افراد توتم خود را کشته و تابو ها را انجام دهیم.

طبق گفته خود فروید: انسان دارای بخش های ناهشیاری‌ست که تمایلات پنهانی در آنها نهفته.

در آخر هم  به براندازی حکومت ها و ایجاد انقلاب به دلیل نارسیسم بودن انسان و نقش پرستش و دین در توتم و تابو پرداختیم که چه طور باعث میشود عقده ها حل نشده باقی بماند و جوامع از انسانیت و آرامش و در نهایت سلامت عقلانی دور بمانند.

 

منابع:

psychreviews

sigmundfreud

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *