تاثیر سانحه شوکه کننده بر سبک فکری بازماندگان
هفتاد درصد ما زمانی در زندگیمان یک اتفاق آسیبزا و شوکه کننده را تجربه خواهیم کرد، و تنها بیست درصد از کسانی که یک اتفاق تروماتیک را پشت سر میگذارند به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مبتلا میشوند.(پیشتر اختلال استرس پس از سانحه را معرفی کرده ایم. برای خواندن آن کلیک کنید.)خوشبختانه، اکثر افراد دربرابر این تجارب انعطاف نشان میدهند. با این حال، تاثیرات حادثهٔ تروماتیک میتوانند درازمدت باشند، حتی اگر شخص به اختلال استرس پس از سانحه مبتلا نشود.
سبک شناختی و تروما
درمان پردازش شناختی (CPT) که یک درمان مرجح و معتبر برای اختلال استرس پس از سانحه است، میتواند سبک تفکر معمول بازماندگان سانحه و نقش این سبک فکری در ایجاد اخلال در رشد شخصیت را روشن کند. معنایی که شخص به سانحه تروماتیک نسبت میدهد، همان چیزی است که از بهبود جلوگیری میکند و مهمترین موضوع است. درمان شامل آموزش مهارتهای شناختی برای به چالش کشیدن برداشت شخص از سانحه میشود، و همچنین بر به کاربردن مهارت ها برای ترمیم پنج عامل که طی سانحه آسیب میبینند متمرکز است. این پنج عامل عبارتند از: امنیت، اعتماد، قدرت و کنترل، عزت نفس، صمیمیت
ما انسان ها ذاتا کنجکاو و پرسشگریم. همگی تمایل به داشتن کنترل بر زندگیمان داریم. وقتی با حادثه بیرونی مواجه میشویم، یک تمایل قوی درونی برای فهمیدن آن داریم. حوادث تروماتیک با بقیه اتفاقات متفاوت اند و ما را به چالش میکشند. هنگامی که یک حادثه تروماتیک برایمان اتفاق میافتد، چگونه به دنیا معنا داده و آن را تفسیر میکنیم؟
CPTمیگوید مردم یک مورد از سه کار زیر را بعد از یک حادثه تروماتیک انجام میدهند:
۱.همسان سازی، که یعنی شخص در برداشت خود از حادثه تروماتیک، جزئیاتی را تغییر میدهد تا آن را با سیستم باورهای قبلی خود سازگار کند. این کار به یک خط فکری غلط منجر میشود اما به شخص اجازه میدهد که سیستم باورهای قبلی خود را بیتغییر نگه دارد و توهمی از کنترل به افراد میدهد. نکته منفی همسان سازی این است که منجر به احساس گناه، شرم و خودسرزنشگری میشود که هرکدام از اینها عوامل مهمی هستند که به اخلال در رشد شخصیت و اختلال استرس پس از سانحه(PTSD) منجر میشوند.
۲.بیش سازشگری، زمانی اتفاق میافتد که شخص جهانبینی خود را کاملا تغییر میدهد تا بتواند از معنای حادثه تروماتیک سردرآورد. مثلا، تغییر یک دیدگاه پیش از حادثه مبنی بر اینکه دنیا امن است به این دیدگاه که دنیا هرگز امن نیست. این خط فکری به اخلال در دیگر جنبههای حیاتی رشد شخصیت، مانند اعتماد و ارتباط با دیگران منجر میشود.
۳.سازشگری، که انطباقیترین گزینه است. در این مورد شخص برداشت خود از حادثه را به چالش میکشد و متوجه میشود که حادثه را به نحو اشتباهی تفسیر کرده است تا احساس کنترل و امنیت به او دست دهد. پذیرش این واقعیت که شخص در آن حادثه، بر اوضاع کنترل نداشته، که مشخصه بارز تروما است، کار دشواری است اما به انعطاف و استقامت و تفکر منعطف منجر میشود. آنهایی که این روش را به خوبی انجام میدهند، علائم استرس پس از سانحه(PTSD) خود را کاهش داده و درنهایت ممکن است به طور کلی این اختلال در آنها از بین برود، و از آنجایی که اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) زمینه ساز دیگر اختلالات شخصیتی نیز هست، این روش از ابتلای شخص به دیگر اختلالات نیز جلوگیری میکند.
نکته مهم در اینجا این است که ترومای درمان نشده و رسیدگی نشده دیدگاه شخص درباره خودش و بشریت را با آسیب جدی مواجه میکند. واکنش شخص به تروما-از جمله کابوس ها، فلش بک ها و افکار تهاجمی- میتوانند توانایی شخص در تشخیص واقعیت را با مشکل مواجه کنند. گوش به زنگی و وحشتزدگی، بعلاوه بی اعتمادی به دیگران، که بعد از تروما به وجود میآیند، میتوانند به اختلال شخصیت پارانویید منجر شوند. تلاشهای شخص مبنی بر اینکه وقوع تروما را انکار و سعی دارد خود را از آن جدا کند، میتواند در مهارت شخص در ارتباط گیری و نزدیکی با دیگران اخلال ایجاد کند.
منبع:
.Feinstein, R. E. (2022). Primer on Personality Disorders. New York, NY: Oxford
بدون دیدگاه