بیماری دو قطبی یکی از اختلالات روانی میباشد که در آن افراد در مرز باریکی بین افسردگی و شیدایی، بیحالی و تجربه انرژی بالا، انگیزش و ناامیدی کامل قرار دارند.
عوارض بیماری دو قطبی، حرکت سریع در قطب های متفاوت از عملکرد، باور به خود و جهان، خلق و خو هست؛ که زندگی فرد را از خط طبیعی خارج میکند.
از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم
علائم اختلال دو قطبی واضح اما به طرز ناراحتکنندهای قابل انکار است. مخصوصا در زمانی که شخص، هیپومانیک را تجربه میکند.
بیماری دو قطبی با افسردگی علائم مشابهی دارند و ممکن است با هم اشتباه گرفته شوند مخصوصا اگر زمانی به روانشناس مراجعه شود که در قطب بدبین، ناامید با سطح عملکرد پایین قرار دارد.
اما تفاوت عمده در تعریف خودِ دو قطبی هست. دو قطب متفاوت از خلق و خو، رفتار و احساسات در بیماری دو قطبی دیده میشود.
علائم این بیماری روانی:
- فرد در دو طرف نمودارِ عملکرد و خلق و خو به سرعت جابه جا میشود. از خلق بسیار عالی و پرنشاط به غمگینی و بیحالی.
- تغییرات به طوری شدید است که از یک فرد عادی برنمیآید؛ مثلا اگر به طور طبیعی شش ماه تا یکسال طول بکشد که کسی از مثبت اندیشی و درک شادی زندگی به ناامیدی کامل برسد، در افراد مبتلا به بیماری دو قطبی در عرض 7 روز شاهد تغییر هستیم.
- دو قطب، شبیه به نواری باریک برای بیمار مبتلا به دو قطبی عمل میکند. با قدمی کوتاه میتواند از آن عبور کرده و احساسات، اندیشه، باور و کارهای متفاوتی در بازه زمانی کوتاه انجام دهد.
در نتیجه برای اینکه بفهمیم بیماری دو قطبی دارم یا نه، توجه به تغییر خلق و خو، عملکرد و احساسات در عرض مدتی کوتاه، بسیار مهم است.
علت بیماری دو قطبی چیست و چهطور از آن پیشگیری کنیم
1.نوار مغزی
بیمار دو قطبی دارای شواهد گوناگون در عملکرد مغزی میباشد. با بررسی بیشتر نوار مغز، دانشمندان پی بردند افراد مبتلا به این بیماری سطح متفاوتی از حساسیت مغزی را تجربه میکنند.
در یافته های اخیر، 64 منطقه ی خطر برای اختلال دوقطبی در مناطق مغز تایید شد. که میتواند در آینده ای نزدیک بهترین راه درمان را ارائه دهد. در نتیجه برای پیشگیری یا اطمینان از این بیماری میتوان از نوار مغزی کمک گرفت.
2.همزمانی با سایر اختلالات روانی
محققان دریافتند، بیماری دوقطبی همبودی نزدیکی با اسکیزوفرنی و اختلالات خواب دارد. پس بررسی اختلالات خواب در بیماران دو قطبی و علائم اسکیزوفرنی در راه تشخیص و پیشگیری بسیار مهم است.
بیماری های دیگر که همزمانی یا همپوشیِ ژنتیک با دو قطبی دارد، شامل:
- افسردگی مزمن
- اختلالات روانپریشی
- اسکیزوفرنی کودکی
- ADHD / بیتوجی ـ تکانشگری
- تمایل و سوء مصرف الکل و سیگار
3. عملکرد بالینی
توجه به عملکرد بالینی، موثر ترین راه برای تشخیص و درمان بیماری دو قطبی میباشد. رفتار و افکار افراد در دوره های ابتلا به بیماری دو قطبی بسیار متفاوت است که توجه به نمونه های زیر شما را در یاری رسانی به خود و عزیزان راهنمایی میکند:
- خوشحالی شدید در برابر ناراحتی و افسردگی
- انجام فعالیت های متعدد بدون خستگی و عدم توانایی کارهای راحت از جمله غذا خوردن
- پرخوابی در مقابل مشکل در به خواب رفتن یا بیدار شدن
- تجربه های جنسی فراوان و عدم توانایی هرگونه معاشقه و درد زیاد
- باور به خوبی دنیا در مقابل تلاش برای خودکشی و پایان به زندگی
- معتقد به عشق حقیقی و در عرض بی اعتماد به همه
تمامی انسانها اوقاتی را تجربه کردهاند که باعث شده از یک نفر یا یک رفتار به شدت متنفر شوند و رفتارشان تغییر یابد اما وجه اختلاف انسان سالم با بیماری دو قطبی در این است که این تفاوت ها چشمگیر، در تمام عرصه ی زندگی، به طور بلند مدت و مختلکننده ی زندگی اجتماعی و عاطفی است.
4. تجربه های زندگی در بیماری دو قطبی
اختلال دو قطبی در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی قابل تشخیص است؛ هرچند محققان اظهار دارند کودکان نیز چنین بیماری را تجربه میکنند.
اما علت آن در بزرگسالی و سنین پایین تر بستگی به تجربه های زندگی دارد؛ برای پیشگیری از بیماری دو قطبی میتوانید در سبک های فرزند پروریتان بازبینی کنید.
- از دست دادن والد یا سرپرست مخصوصا در یک حادثه و تصادف باعث میشود دید آنها نسبت به زندگی و مراقبتی که دریافت میکردند به سرعت تغییر پیدا کند.
- فقدان شدید شخصی که به آن دلبسته بودند میتواند خویشاوندان، یک دوست یا حتی عروسک و خانه ای باشد که در آن زندگی میکردند.
- شاهد بیماری طولانی مدت یکی از عزیزان. این مسئله نیز به آنها دیدی سیاه و سفید میدهد.
نگاه سیاه و سفید در بیماران دو قطبی به این معناست که زندگی یا کاملا سفید است و همه چیز طبق میل من پیش میرود، خوشحال و سرزنده رفتار میکنند یا بسیار تیره، فاقد هر ارزشی برای ادامه دادن است.
5. بیماری روانی ـ ارثی
اختلال دو قطبی ممکن است مربوط به وراثت باشد لزا توجه به بیماری های پیشینه یا کنونی والدین، خواهر و برادران و خویشاوندان نزدیک برای تشخیص کامل، اهمیت دارد.
ممکن است شما دارای پدر و مادی سالم باشید اما ژن های بیماری دو قطبی را از پدربزرگ و مادربزرگ حمل کرده و اگر به درستی از آن اطلاع نداشته باشید در مواقعی که چالش های زندگی سر بیرون میآورد ممکن است به این بیماری روانی ـ ارثی دچار شوید.
آیا بیماری دو قطبی قابل درمان است
بیماری دو قطبی مادامالعمر است اما این به معنای ناتوانی کامل در زندگی نیست.
هر چه زودتر در راه تشخیص و بهبود این بیماری مانند سایر اختلالات اعصاب و روان، شوید، تاثیرات بهبود سریع تر، بهتر و وسیع تر امکان پذیر است.
از سمتی بیتوجهی به علائم دو قطبی میتواند باعث خودکشی، آزار و اذیت به غیر، آسیب رساندن به اموال عمومی و اشخاص دیگر شود.
یکی از نمود های بیماری دو قطبی زمانیست که دوست یا معشوقتان را نزد خود نگه میدارید، محبت می کنید و عشق ورزیده میشود اما زمانی که این بیماری عود می کند با بی اعتمادی کامل او را به خیانت و ترک کردن متهم میکنید.
پس همانطور که درمان زودهنگام، فرد را در مسیر بینش و عملکرد متعادل نگه میدارد؛ توجه نکردن به آن، به معنای نابودی زندگی شخصی میباشد.
اهداف درمانی برای بیماری دو قطبی
همانطور که گفتیم، درمان بلند مدت و حتی تا پایان عمر نیازمند بیماران دو قطبی میباشد. نمونه ای از درمان لازم برای این افراد گفته میشود که با آگاهی میتوانید به زندگی سالم خود بازگردید.
1. دارو درمانی
- دارو های تثبیت کننده خلق و خو از جمله لیتیوم یا والپروت برای پیشگیری از اپیزود های خلقی
- داروهای ضد افسردگی
- تنظیم کنندهی خواب
همین طور هرگونه نگرانی و عوارض یا نتایج باید به روانپزشک گزارش شود؛ زیرا دارو ها برای مصرف بلند مدت هستند و تاثیرات مواد شیمیایی آنها باید زیر نظر پزشک به طور دقیق بررسی شود.
2. روان درمانی
بیماری دو قطبی یعنی نداشتن مرز صحیح و سالم بین دو حالت متفاوت از خلق و خو، رفتار و باور؛ پس روان درمانگران شامل روانشناس، رواپزشک یا مشاور، باید چنین اهداف درمانی را محقق سازند :
- مرزهای تغییر شخصیت را تا حد امکان طبیعی و با فاصله کنند
- جلوی فروپاشی روابط را بگیرند
- درباره ادامه ی دارو درمانی کمک کنند و اطلاعات و علم کافی در این باره داشته باشند
- افسردگی را بهبود ببخشند
- دوره های اضطراب اجتماعی که فرد تجربه میکند را حل کنند
- سوء مصرف مواد و دخانیات و الکل را تا حد امکان کم کنند
- افکار خودکشی، خودزنی و آسیب به دیگران را پایین بیاورد
- از دوره های شدید تفاوت خلق و رفتار بکاهد
سه مرحله بیماری دو قطبی
برای درمان بیماری دو قطبی باید سه نوع یا مرحله از دو قطبی را آگاه باشیم تا عزیزانمان را در این مراحل تحت فشار نگذاشته و یا خودمان درک بهتری از بیماری داشته باشیم.
سه مرحله ی اصلی اختلال دو قطبی:
1.دوره ی مانیا
- به خوشی و شیدایی معروف است.
- در این مدت سطح انرژی و عملکرد بالا میباشد.
- حواس پرتی وجود دارد.
- رعایت نکردن نوبت برای صحبت یا انتظار در صف
- صحبت های پراکنده و حتی عجیب با شدت زیاد. مثلا تمام خوشی های دنیا را میخواهد تجربه کند. کارهای خطرناک انجام دهد و راجع به هر کدام به شدت هیجان زده است.
- تمرکز نداشتن روی مباحث، درس ها یا وظایف شغلی
- حتی ممکن است در این دوره توهمی همسو با مانیا احساس کند؛ مثلا به فردی معروف تبدیل شده.
این دوره یا ایپزود* 7 روز به طور معمول طول میکشد. بسته به توجه یا بیتوجهی برای درمان ممکن است متغیر باشد.
2.افسردگی
اپیزود های افسردگی طولانی تر هستند و تا 15 تا 25 روز دیده شود.
بیمار دو قطلی چنین حالاتی را نشان میدهد:
- احساس بیهوده بودن
- ارزش نداشتن برای زندگی
- افکار خودکشی
- به هم زدن روابط
- اتهام خیانت و دور ماندن از همه ی آدم ها
- اخراج از محل کار به دلیل افت شدید عملکرد
- بی حالی فیزیکی و روانی
- سوء مصرف مواد و الکل و انواع دخانیات
توهم در این دوره همسو با اپیزود مربوطه میباشد که میتواند هزیان نسبت به تمایل مردم برای صدمه زدن به او و شکست دادن وی است.
3. افسردگی همراه هیپومانیا
- اگر هر دو این موارد با هم رخ بدهد ما شاهد هیپومانیا که علائمی خفیف تر از مانیا دارد، هستیم؛ در عین حال اپیزود ها و افکاری از افسردگی احساس میشود.
- به طور مثال فرد احساس میکند ارزشمند است و میتواند تلاش کند تا به موفقیت های زندگی و شادی برسد؛ در عین حال هیچ دلیلی برای فعالیت های روزانه پیدا نمیکند و غمی سنگین در دل دارد.
- ممکن است این فرد در جمع بخندد و واقعا احساس خوشحالی کند اما زمانی که به خانه برمیگردد گریه کند و تا چندین ساعت خود را پنهان کند.
در نتیجه درمان دارویی حتما همراه با روان درمانی برای رسیدن به زندگی نرمال لازم است تا مرز و قطب بندی شکنندهای که به دلیل گذشته ی ناهموار تجربه کرده اند، تا حد زیادی بهبود یابد.
طول عمر بیماران دو قطبی
این بیماری ( اختلال دو قطبی)، که بیماری روانی مختل کننده ی زندگی با دوره های متناوب شیدایی و افسردگی میباشد؛ امید به زندگی را به طور متوسط 13 سال کمتر از افراد بدون این اختلال کرده.
اما دلیل این طول عمر کمتر در بیماران دو قطبی چیست؟
عوامل طبیعی و غیر طبیعی ناشی از این اختلال که در تمام ابعاد زندگی قابل مشاهده است باعث شده طول عمر و امید به زندگی در بیماران دو قطبی به شدت کاهش پیدا کند.
از جمله عوامل کوتاهکننده طول عمر بیماران دو قطبی:
- 13 برابر بیشتر در معرض بیماری ها تنفسی قرار میگیرند. دلیل آن استعمال انواع دخانیات، سوء مصرف مخدر ها است.
- 3 برابر بیشتر خطر سکته ی مغزی و حمله قلبی در آنها وجود دارد که میتوان سبک زندگی ناسالم و پر خطر را دلیل آن دانست.
- مرگ خشونت آمیز از جمله قتل و تصادفات تا 4 برابر بیشتر از افراد دیگر میباشد. شاخصه ی دوره های مانیا یا افسردگی که دنیا برایشان به پایان رسیده، دعوا های مکرر و قتل است.
- همچنین خودکشی در آنها نرخ بالایی دارد؛ به دلیل نگاه سیاه و سفید به دنیا و عدم به تعادل رساندن آن؛ طلاق ها و مشاجره های مکرر با دیگران.
نظر هاینز کوهوت درباره بیماری دوقطبی
کوهوت روانشناس / روانکاو اهل شیکاگو بین سال های 1960 تا 1970 نوع جدیدی از رواندرمانی را ایجاد کرد که بر اساس همدلی و نگاه حرفه ای به درون مراجع بود.
کوهوت به شدت از آثار فروید و پیروان او دور شد و تأکید کرد که آسیب شناسی روانی از نقص در خود ایجاد میشود.
برخلاف نظریات روانکاوان دیگر که تعارضات و کشمکش های درونی را موجب آسیب شناسی روانی می دانستند.
از نظر کوهوت، اختلال شخصیت مرزی ناشی از ناتوانی در نگه داشتن دیگران به عنوان ساختارهای درونی است تا فرد قادر به تسکین خود باشد.
این روانکاو باور داشت، مبتلایان به بیماری دو قطبی تلاش میکنند تا دیگران را درون خود و به عنوان جزئی از خود نگهدارند.
این عمل و نگراش سبب میشود اعتماد از دست رفته به دنیای سیاه و ناپایداری دنیای سفید را حل کنند؛ مانند عدم تمایل به فقدان و ترس از دست دادن معشوق و دوستان.
اما رفتار آسیب زا آنان باعث میشود دقیقا دیگران به همین دلایل از آنها فاصله بگیرند و او را ترک کنند.
اعتیاد به مواد مخدر همچنین که در دو قطبی به وفور شاهد آن هستیم، از نطر کوهوت ناشی از نیاز به پر کردن بخش های از دست رفته خود است.
و اختلال شخصیت خودشیفته از تثبیت در مراحل اولیه رشد ناشی می شود. زمانی که یادگیری از والدین همراه با واکنش های مخرب دیگران به بیش از حد اعتماد به نفس داشتن، میتواند از دلایل آن و همسو با بیماری دو قطبی باشد.
عشق در بیماران دو قطبی
اگر عاشق فردی با اختلال دوقطبی هستید چه کارهایی باید انجام دهید و از انجام چه کارهایی دوری کنید؟
1.درک صحیح و کامل بیماری
اولین قدم درک درست از بیماری است. شما به آن مبتلا نیستید و از احساسات و عواطف او باخبر نیستید در نتیجه تنها اعمال بیرونی را در نظر گرفتن میتواند به رابطهتان پایان دهد.
بیماری دو قطبی یک بیماری روانی میباشد که افراد در دوره های متناوب افسردگی و شیدایی شدید نوسان خلق و رفتار دارند.
این بدان معناست که معشوق شما یک روز عاشقانه شما را میپرستد و روزی دیگر حتی نمیخواهد رویتان را ببیند.
زندگی زناشویی و عاطفی دارای کشمکش های احساسی بسیاریست اما زندگی با یک فرد دارای بیماری دو قطبی شبیه به ترن سواری میماند.
2.علائم بیماری دو قطبی را بشناسید
از جمله کارهایی که از معشوق دو قطبی خود ممکن به عنوان علائم بیماری سر میزد:
- در دوره ی مانیا تمایل شدید به رابطه ی جنسی، حتی رابطه ی خارج از چهارچوب زناشویی؛ همینطور ارگاسم های زیاد و تماشای پورن است. درحالی که در دوره ی افسردگی ممکن است شما را لمس هم نکند.
- در مدت مانیا یا هیپومانیا بسیار خوش صحبت و حراف است. ساعت ها از ایده ها و نظریات با شما صحبت میکند؛ مخصوصا در ابتدای روابط بسیار جذاب جلوه میکند اما بعد از این مدت حتی هفته ها شاید به زور جملات را کنار هم بچیند.
- در دوره ی افسردگی خواب زیاد، بیحالی فیزیکی و یک جا ماندن را از او میبینید اما مانیا که آغاز میشود او پروژه های خود را به سرعت انجام میشود؛ هر شب شما را بیرون دعوت میکند و به مسافرت میروید.
3. مراجعه به روانپزشک
قدم سوم برای همسر یا پارتنر فردی دو قطبی، مراجعه ی مداوم به رواپزشک و روانشناس است.
- دارو درمانی و روان درمانی مادام العمر میباشد. شما باید مرزبندی جدی برای ادامه پیدا کردن درمان او مطرح کنید.
- دارو های مورد استفاده برای افراد دو قطبی باعث خوابالودگی آنها میشود و همین باعث میشود آنها از درمان صرفه نظر کنند.
- حتی به خاطر تجربیات خوب در دوره ی مانیا جلوی خواب خود را بگیرند تا دوباره پر انرژی باشند اما این آسیب شدیدی به روابط عاطفی و کاری او وارد خواهد کرد.
- در کار کردن نمیتوانند طبق جدول زمانبندی پیش بروند؛ حرکات و حرف های تنشزا انجام میدهند در نتیجه ممکن است از محل کار خود بار ها اخراج شوند و شما بار مالی خانواده را برای مدتی به دوش بکشید.
حتما جلسات را با پشتکار و به صورت یک هدف طولانی مدت در نظر بگیرید.
4. خود مراقبتی
درست است که شما انتخاب کردید با فردی دارای اختلال روانی بمانید و تا جایی که امکان داشته باشد به او کمک میکنید.
همینطور که او موظف است این کار را برای شما انجام دهد و زندگی و شرایط را سخت تر و چالش برانگیز تر از آنچه هست نکند.
به کلاس های خود مراقبتی بروید، در یوگا یا ورزش های مورد علاقه ثبت نام کنید، رمانی شخصی برای خود داشته باشد.
نیاز به خودمراقبتی برای کسانی که با افراد دارای اختلال روانی زندگی میکنند، بسیار حائز اهمیت است.
5.در روند درمان حضور داشته باشید
شاید همسرتان تنها کسی نباشد که نیاز به کمک دارد. برای ادامه ی زندگی زناشویی و عاطفیتان به مشاوره زوجین بروید.
با معشوق خود به جلسات زوج درمانی بروید. ناراحتی هایی مسلما از سمت او برای شما پیش خواهد آمد در این جلسات رفع میشود.
خود به درمان فردی یا مشاوره های گروهی بروید. در گروه درمانی ها میتوانید با کسانی که موقعیتی شبیه به شما دارند حس همدلی و حل شدن مشکلات را داشته باشید.
به برخی جلسات روانپزشک همسرتان بروید تا در جریان درمان او قرار بگیرید. اگر تفاوت شدیدی در رفتار و افکار او احساس کردید باید به روانشناس یا روانپزشک او گزارش دهید تا بلافاصله تغییری در روند درمان و دارو ها اعمال کند.
فرزندان و ازدواج در بیماران دوقطبی
بعد از ازدواج و فرزند آوری باید چند نکته ی مهم را بدانید:
- کودکتان متوجهی پدر یا مادر عجیب خود میشود. شاید تا سالها اسم بیماری را نداند اما احساس شدید عدم امنیت و اطمینان به یک والد سالم را احساس میکند.
- اختلال یک فرد، در کل خانواده تاثیر گذار است پس از ابتدا به خانواده درمانگر و مرکز مشاوره کودک مراجعه کنید و منتظر مشاهده ی تعارضات شدید نمانید.
- فرزند خود را رها نکنید. شاید گمان کنید دور کردن همسر دارای بیماری دو قطبی از کودک بهترین راه است اما این به کودک عدم عزت نفس و حس دوست نداشتنی بودن میدهد که تا سالها گریبان گیر او و روابط بعدیش میشود.
منابع:
بدون دیدگاه