اصطلاح روانشناسی زرد یا به انگلیسی Pop(Popular)Psychology، مجموعهای از حقایق و تلاش های زندگی فردی نویسندهها یا مجریها را شامل شده که پشتوانهی علمی ندارد، هدف نشان دادن سریع نتیجه بوده و برای تمام افراد بدون توجه به ویژگی های منحصر به فرد هدف و راه حلی واحد تجویز میکند.
این اصطلاح برای کلمات یا عبارات تخصصی روانشناسی هم استفاده میشود که مردم در گفتگوهای روزانه به دلیل عامهپسندی از آن استفاده میکنند؛ مانند تروما، وسواس یا درونگرایی، ولی نه علم کافی را دارند و نه درمانی صورت میگیرد.
اصطلاح روانشناسی زرد چیست
این مدل جدید از روانشناسی به تمام اصطلاحات، جملات و ویژگی های روانشناسی تعلق میگیرد که در دنیای روزمره افراد معمولی با یکدیگر راجع به آن حرف میزنند؛ مانند گس لایت شدن، سمی بودن رابطه یا شخصی سمی و انواع تروما.
روانشناسی زرد، فایده ای مهم دارد و آن معرفی روانشناسی و شروع راه خواندن کتاب و مقالات یا فیلم های آموزشی روانشناسی و در بهترین حالت مراجعه به روانشناس است.
اما معضلات و محدودیت های اصطلاح روانشناسی زرد باید بسیار مورد توجه قرار گیرد تا ضمن استفاده از منفعت آن، گرفتار چالش هایش نشویم.
چرا روانشناسی زرد نخوانیم
در اینجا 5 دلیل عمده که روانشناسی زرد نخوانیم را با هم بررسی میکنیم.
1.مشکلات زندگی را ساده سازی میکند
- شناسایی یک اختلال روانی یا اختلالی روانی – ارثی کار روانپزشک یا مشاور، آن هم تنها در اتاق درمان است.
- در روانشناسی پاپ اما، بیماری روانی، بسیار ساده عنوان و مانند برچسبی، به فرد میزنند.
- مردم با خواندن چند جملهی مختصر از منابع واقعا ناشناس و بدون صلاحیت، تصور میکنند به آن بیماری روحی اشراف کامل داشته و از آن به سادگی برای توصیف وضعیت خود و دیگران استفاده میکنند.
- به طور مثال به شما این باور را میدهد که 12 راه خوشبختی وجود دارد.
6 هفته زمان برای ثروتمند شدن کافیست.
با 5 تکنیک زندگیتان عوض میشود و موفقیت را جذب میکنید. - در حالی که این سادهسازی ها، بیتوجهی به زمینهی فردی، توانایی ها و محدودیت های روانی و اجتماعی مختص به هر آدم است.
2.برچسب زدن راه درمان را سخت میکند
زمانی که مردم به شما درونگرای بیش از حد یا فردی با مشخصهی گس لایت میگوید و در فضای مجازی هزاران پست و استوری راجع به این واژه ها وجود دارد؛ باعث شکل گیری احساسی اغراقآمیز به خودتان میشوید که همین امر راه درمان را سخت میکند.
برخی به سرعت جبهه میگیرند تا خود را از نظر سلامت روان در جایگاه عالی به دیگران نشان دهند و برخی هم از این برچسب ها لذت برده زیرا به نوعی احساس معروف یا خاص بودن، میکنند.
اما آنچه مسلم است، تمام موارد بالا باید رد شده و افراد در صورت مواجه با اختلالات روزمره در روابط، خانواده و فردیت خود، به روانشناس خوب مراجعه کند.
3.روانشناسی زرد برای همه نیست
- آنچه بسیار در اصطلاح روانشناسی زرد یا پاپ دیده میشود، توصیف وقایع شخصی زندگی یک فرد، معمولا نویسنده، است. مسلم آن است که تجربیات زندگی شخصی کسی به درد چالش های فردی دیگر احتمالا نمیخورد.
- به طور مثل، در کتاب انسان در جستجوی به نویسندگی ویکتور فرانکل، معنای زندگی در شرایطی بسیار دور از حالا که در آپارتمان هایمان ساکن هستیم و دغدغهی سرعت اینترنت پایین در محل کار و نداشتن پول کافی برای خوشگذرانی آخر هفته را داریم، به حساب میآید.
- درست است که اغلب کتاب هایی با اصطلاح روانشناسی زرد زندگی را جالب، مثبت و به نتیجه رسیدن را همیشه در نظر میگیرند ( که ما میدانیم در زندگی واقعی اینطور نیست) اما در فیلم های مارول هم میتوان این ویژگی ها را یافت که قطعا به معنای روانشناسی، درمان و تشخیص اختلالات روانی نیست.
جملاتی از کتاب های زرد
- در کتابهای روانشناسی زرد، کلیاتی که توانایی تعمیم پذیری ندارد دیده میشود.
- مانند اینکه تمام موفقیت های جهان با 5 صبح از خواب بیدار شدن به دست میآید.
- با نوشتن رویاها و درست کردن کارت های هدف صد در صد خواستههایمان محقق میشود.
- فکر کردن به نیروهای جهان آنها را به ما جذب و ما ثروتمند ترین آدم جهان خواهیم بود.
- پستی در اینستاگرام لازمهی افسردگی را گوشه گیری میداند.
- فلان سخنران اضطراب را با تنش در رفتار روزانه مساوی میداند.
اما چه بسا افرادی این دو اختلال یا هر اختلال دیگری داشته باشند که صرف معرفی بیخرد آنها نیست. هر افسردهای گوشهگیر نیست و هر مضطربی در کارهای روزانه تنش ندارد.
در نتیجه اصطلاح روانشناسی زرد به این جملات کلیشهای، کلی و بدون اثبات علمی میپردازد تا تنها حال افراد را موقتی و بدون راه حلی واقعی خوب کند.
4. پیش پا افتاده یا غیر قابل درمان
شعار پنهانی که در پشت تمام کتب یا سخنان زرد وجود دارد، بیش از حد پیش پا افتاده بودن مشکل یا در سمت کاملا مخالف آن ابتلا به اختلالی غیر قابل درمان است.
در واقع دلیل محبوبیت روانشناسی پاپ در همین موضوع است که همه چیز را ساده و در دو رنگ سیاه یا سفید قرار میدهد.
این کار در وهلهی اول بسیار شیرین و مثبت به نظر میرسد زیرا موضع آدمی را مشخص میکند.
نمونه هایی از اصطلاح روانشناسی زرد
اگر خانهای بسیار تمیز است، فردی که در آنجا زندگی میکند OCD دارد.
ناراحتی از دست دادن شخصی به عنوان PTSD در نظر گرفته میشود.
در اصطلاح روانشناسی زرد منطقی اندیشیدن و فرصتیابی در شرایط سخت، مثبتِ سمی لقب میگیرد.
تمام اینها نمونه هایی از روانشناسی زرد هستند که باعث پیش پا افتاده به نظر رسیدن، همهگیری و در نتیجه عدم نیاز به درمان است.
و در طرف دیگر این طیف، آنقدر مشکلات به نظر عظیم، تاریک و پیچیده به نظر میآیند که اصلا امیدی برای درمان نیست.
5.گفتگوهای باز و صادقانه از بین میرود
اگر یک تایپ شخصیتی معروف شود، یک اختلال روانی عامیانه باشد، رفتاری آسیبزا، در واقع جذاب به نظر میاید پس افراد تلاش میکنند تا شبیه به آن دیده شوند.
مانند انتخاب لباس یا تقلید در حرف زدن بازیگر یا خوانندهی مورد علاقهتان اصطلاح روانشناسی زرد هم عمل میکند.
شما فکر میکنید اینکه سیاه بپوشید، گوشهای بدون حرف زدن بایستید، بقیه را کمارزش تر از خود بپندارید یا حداقل در برطرف نکردن سوء تفاهم از خود حرکتی نشان ندهید، جلوهای فریبنده و مسحورکننده از خود به جای خواهید گذاشت.
یا اگر از احساسات خود بگویید، آسیب ها را در عین شجاعت و بلوغ رفتاری بیان کنید، پرنسس نامیده میشوید.
در حالی که این رفتار ها، اعمال و سخنان گفته یا سانسور شده، کپی بیارزش و تا حدی به سمت ابتلا به اختلالات روانی میرود.
تفاوت اصطلاح روانشناسی زرد و علمی
متوجه شدیم روانشناسی زرد چیست و به بررسی مزیت ها و چالش های روانشناسی زرد یا پاپ پرداختیم تا گیر نقاط ضعف این کتاب ها و حرف های به ظاهر زیبا نیوفتیم.
حالا تفاوت اصطلاح روانشناسی زرد و علمی را میگوییم:
- روانشناسی علمی یا تخصصی، به ویژگی افراد میپردازد
- هر فرد را در پیشینه، شخصیت خاص و توانمندی های منحصر به فرد میداند
- رواندرمانی حرفهای در روانشناسی علمی، اختلالات روانی را به طور حرفهای بررسی و پروتکل های درمان میدهد
- درمان در بخش تخصصی و حرفهای، کار هر کسی نیست و نمیتوان آن را با برچسب زدن ساده سازی کرد
- روانشناسان واقعی میدانند افراد ربات های دستکاری شونده نیستند تا هر آنچه به آنها گفته شد انجام دهند، بلکه ابتدا مشکلات بنیادی تا جایی که در توان و ظرفیت شخص است باید حل شود
- بر خلاف روانشناسی زرد، همگی موظف به طی کردن مسیری خاص و الزاما هدفی واحد نیستند بلکه امیال و غریزههای منحصری وجود دارد.
لیست کتابهای روانشناسی زرد معروف
کتاب های زرد، بدون منفعت نیستند زیرا شما را با روانشناسی آشنا کرده و باعث ایجاد کنجکاوی در شما خواهد شد.
در لیست کتابهای زرد بسیاری از آنها آرامش، اعتماد به نفس، ابعاد خوشبختی، شروع برای تلاش و تغییر را به وجود میآورد.
اما به یاد داشته باشید این کتب و سخنرانی ها تنها در کنار جلسات رواندرمانی میتواند نتیجهای در پی داشته باشد.
لیست کتابهای روانشناسی زرد چنین است:
- تعبیر رویا، فروید
- فرار از آزادی، اریش فروم
- باشگاه 5 صبحی ها، روبین شارما
- نوشته ها و کنفرانس های اپرا وینفری
- مردان مریخی، زنان ونوسی
- انسان در جستجوی معنا، ویکتور فرانکل
- عادت های اتمی، جیمز کلیر
- هنر ظریف بیخیالی، مارک منسون
- قدرت عادت، چارلز داک
- هنر شفاف اندیشیدن، رولف دوبلی
- 5 زبان عشق، گری چاپمن
- 48 قانون قدرت، رابرت گرین
منابع:
بدون دیدگاه